3.چگونگى پذيرش آراى ارسطو - پرتو اندیشه ارسطو بر حکمت نظری ابن سینا نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

پرتو اندیشه ارسطو بر حکمت نظری ابن سینا - نسخه متنی

حسین لطیفی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

3.چگونگى پذيرش آراى ارسطو

در قرن سوم ميلادى در اسكندريه مركز علمى معروفى پديد آمد و در اين مركز حكمت يونان از نو رونق پيدا كرد و افزون بر آن حوزه هاى علمى ديگرى در پيرامون و كرانه هاى مديترانه به وجود آمد كه سبب پيدايش دانشمندان بزرگى در تمام دانشهاى عقلى تا قرن ششم گرديد.


دانشمندان اين دوره دست به درآميختن عقايد ارسطو و افلاطون با عقايد دينى و فلسفى يهود و نصرانى زدند و روشهاى جديدى در حكمت و فلسفه پديد آوردند كه بيش تر به نوافلاطونى و فيثاغوريان جديد معروف شدند.


آميختگى آراى اين گروه با آراى افلاطون و ارسطو به اندازه اى بود كه گاهى آثار آنان به نام ارسطو شهرت مى يافت مانند اثولوجيا اثر افلوطين فيلسوف قرن سوم و العله تأليف ابرقلس فيلسوف قرن پنجم نوافلاطونى.


از طرفى دانشمندان اسلامى بيش تر به ترجمه آثار يونانى كه آميخته با آرا و عقايد نوافلاطونيان بود مى پرداختند. در نتيجه مسلمانان عقايد افلاطون و ارسطو را بيش تر از راه شارحان ياد شده و يا با درآميختگى با عقايد آنان مى شناختند و به همين علّت بود كه بسيارى از بحثهاى آنان به عنوان بحثهاى واقعى حكمت مشاء در تمدن اسلامى دنبال مى شد.


سريان حكمتِ ارسطو به جهان اسلام و در آميختگى آن با فلسفه نو افلاطونى بازتاب ناسانى بين فلاسفه اسلامى داشته است حتى حكماى مشاء كه پيروان حكمت ارسطو بشمارند با هم يكسان نيستند به گونه اى كه شمارى مشايى مى انديشند مانند ابن رشد و شمارى مثل كندى در بخشى از حكمت ارسطو آن هم در پاره اى از موردها ارسطويى مى انديشند و گروهى ديگر مانند فارابى و ابن سينا در حكمت طبيعى ارسطويى فكر مى كنند. هر چند در پاره اى از مقوله ها و گزاره ها تحليل ارسطوئيان در آراى آنان دخيل بوده ولى در الهيات و علم النفس منابع بسيارى در شكل گيرى انديشه ها و پديد آمدن حكمت ويژه آنان بويژه ابن سينا اثر گذار بوده است كه آثار ارسطو يكى از اين منابع سرچشمه هاست.


چنانكه خواهد آمد در الهيات و علم النفس ابن سينا در بسيارى از مقوله ها و گزاره ها با ارسطو اختلاف نظر دارد و به عكس در طبيعيات در بيش تر مقوله ها و گزاره ها حتى در جزء جزء مسائل وامدار انديشه ارسطوست.البته اين نكته را نبايد دور از نظر داشت كه دگرگونى فلسفه ارسطو و درآميختگى آن با فلسفه نوافلاطونى بيش تر در بخشهايى از انديشه و آثار ارسطو كه به حكمت اولى (متافيزيك) مربوط مى شود راه يافته است. ولى طبيعيات ارسطو از اين دگرگونى و در آميختگى به دور ماند و شارحان ارسطويى به دگرگونى وجوه علمى از طبيعيات ارسطو پرداختند.9


/ 31