چگونه سخنراني كنيم
قيصر امين پور. نكات آغاز سخنراني
59 سخنراني خود را با نام و حمد خدا و درود و سلام بر پيامبر محبوب خدا صلياللهعليهوآله و خاندان او و بويژه امام زمان عليهمالسلام و نفرين بر دشمنانِ آنان آغاز كنيد. مثلاً چنين بگوييد: «بِسمِ اللّهِ الرَّحمنِ الرَّحيم، اَلحَمدُلِلّهِ رَبِّ العالَمين، ثُمَّ الصَّلوةُ وَ السَّلامُ عَلي سَيِّدِنا و نَبِيِّنا أَبِي القاسِمِ مُحَمَّد و عَلي أَهلِ بَيتِهِ الطَّيِّبينَ الطّاهِرين سِيَّما بَقِيَّةِ اللّهِ فِي الأَرَضين و لَعنَةُاللّهِ عَلي أَعدآئِهِم أَجمَعين مِنَ الـءآنَ إِلي قِيامِ يَومِ الدّين».60 ميتوانيد پس از يادكرد نام و ستايش خدا و درود بر پيامبر صلياللهعليهوآله و خاندان او عليهمالسلام ، آيه و يا حديث و يا شعري را كه با محتواي سخن شما ارتباط و تناسب دارد، در آغاز سخنراني خود بخوانيد. مثلاً اگر موضوع و محتواي سخنتان درباره «دعا» است، ميتوانيد اين آيه را بخوانيد: «و قالَ رَبُّكُم اُدْعوني أَستَجِب لَكُم... پروردگارتان گفت: شما بخوانيد مرا، من هم اجابت ميكنم شما را».61 شايسته است كه در آغاز سخنرانيتان، موضوع و طرح و چارچوب بحث و سخن خود را براي شنوندگان بيان كنيد. مثلاً چنين بگوييد: «بحث امروز ما درباره اخلاص است كه عنوانهاي آن عبارتند از: تعريف اخلاص، ارزش و اهميت اخلاص، آثار و فوايد اخلاص، اقسام اخلاص، مراحل اخلاص، ويژگيهاي مخلصان و...».62 گاهي با خواندن يك يا چند بيت زيباي شعر در آغاز سخنراني تان، ميتوانيد جذابيت خاصي به سخنراني خود بدهيد. مثلاً اگر در مجلسي براي «جانبازان» و «خانواده»هاي آنان سخن ميگوييد، ميتوانيد زبان حال آنان را اين گونه بازگو كنيد:
اگر داغ دل بود ما ديدهايم
اگر دلْ دليل است آوردهايم
اگر داغْ شرط است ما بُردهايم1
اگر خون دل بود ما خوردهايم
اگر داغْ شرط است ما بُردهايم1
اگر داغْ شرط است ما بُردهايم1
نكات هنگام سخنراني
72 در جايي بايستيد يا بنشينيد كه شنوندگان، شما را ببينند و صدايتان را بشنوند تا با استفاده از روش سمعي ـ بصري، بر شنوندگانِ خويش تأثير بگذاريد. مثلاً مواظب باشيد پشت تابلو يا نوشته و يا دسته گُلي كه روي ميز و تريبون سخنرانيتان گذاشتهاند، قرار نگيريد و پنهان نشويد.73 در صورت امكان، ميكروفون را به دست نگيريد و آن را در جاي مناسبي ثابت نگه داريد تا با آسودگي خاطر، سخنراني كنيد.74 مواظب باشيد كه با جيبهاي برآمده و يا پُر از كاغذهاي يادداشت، سخنراني نكنيد. اين امر ممكن است كه يا توجه شنوندگان را به سوي خود جلب نمايد و يا مورد تمسخر ذهني آنان شود.75 ميتوانيد يادداشتهاي سخنرانيتان را همراه خود داشته باشيد، ولي آنها را به گونهاي كنار ميز يا تريبونِ سخنراني خود بگذاريد كه در معرض ديد مخاطبانتان قرار نگيرند.76 اگر يكي از شخصيتها يا بزرگان، به مجلس سخنراني شما وارد شدند و توجه شنوندگان را به سوي خود جلب كردند، مواظب باشيد كه اختيار مديريت مجلس را از دست ندهيد و در صورت لزوم، احترام لازم را به ايشان بگذاريد. مثلاً ميتوانيد از شنوندگان خود بخواهيد كه يك صلوات بفرستند.77 اگر در بين سخنرانيتان نوشتهاي به دست شما دادند، سعي كنيد بدون مكث و وقفه در سخن گفتن، آن را براي خود بخوانيد و چنانچه بايد درباره آن سخني بگوييد و يا توضيحي بدهيد، در همان هنگام و يا در فرصتي كه مناسبتر است، اين كار را انجام دهيد.78 چنانچه شخصي در ميان سخنراني، از شما سؤالي كرد، در صورت امكان و ضرورت و با در اختيارگرفتن مديريت جلسه، آن سؤال را پاسخ دهيد و در غير اين صورت، به آن شخص بگوييد كه پس از سخنراني، پاسخ سؤالش را خواهيد داد.79 اگر هنگام سخنراني، مطلب بعديِ خود را فراموش كرديد، مطلب قبلي آن را تكرار كنيد و براي شنوندگانتان شرح دهيد و ضمن اين كار، به جستجوي مطلب بعدي در ذهن خود بپردازيد تا آن را به ياد آوريد. اين امر در خواندن مصراعها و يا بيتهاي بعديِ يك شعر، فراوان پيش ميآيد.80 اگر در محل سخنراني شما يا بيرون از آن، اتفاقي افتاد، آن را به گونهاي با سخنرانيتان ارتباط دهيد يا در حل آن بكوشيد و يا حواس شنوندگان را به سوي سخنان خود جلب كنيد. مثلاً چنانچه صداي رعد و برق، توجه شنوندگان را به سوي خود جلب كرد، ميتوانيد چنين بگوييد: «اميدواريم لطف الهي شامل حال ما شود و اين رعد و برق، به باران رحمت الهي تبديل گردد و كشاورزان ما را نيز خوشحال كند.»81 جز در موارد ضرورت، سعي كنيد از كلمه «من» كمتر استفاده نماييد و به جاي آن، كلمه «ما» را به كار گيريد تا بر تكبر و خود بزرگ بيني شما حمل نشود و سخنانتان را كمتأثير و يا بيتأثير نكند. به طور نمونه، به جاي اينكه بگوييد: «من با فساد اخلاقي در اين منطقه مبارزه خواهم كرد»، بگوييد: «ما با فساد اخلاقي در اين منطقه مبارزه خواهيم كرد.»82 گاهي نگاه كردن به ساعت از سوي شنوندگان و جا به جا شدن آنان در جاي خود و بستن دفتر و كتابهايشان با صداي بلند، نشان دهنده خستگي آنان است. پس، يا با ايجاد تنوع در سخنانتان، خستگيشان را برطرف نماييد و يا اصلاً بهتر است به سخنان خود ادامه ندهيد و سخنرانيتان را به پايان بريد.مواد سخنراني
83 براي سخنراني خود، مواد و مصالح لازم را تهيه و پيريزي كنيد تا سخن شما از استحكام بيشتري برخوردار گردد. مواد مورد استفاده در سخنراني ميتواند از اين مواد باشد:ü آيات؛ü روايات؛ü اصول منطقي و قواعد عقلي؛ü قوانين علمي و تجربي؛ü خاطرات و داستانها؛ü اشعار؛ü تمثيلات؛ü ضرب المثلها؛ü سخنان بزرگان دين و دانش؛ü لطايف و ظرايف؛ü آمار و اخبار.84 دقت كنيد آيات، روايات، اصول عقلي، قوانين علمي، اشعار، داستانها و مانند آن را كه در سخنرانيتان مورد استفاده قرار ميدهيد، با موضوع و محتواي سخنراني شما موافقت داشته و متناسب باشند.85 مواظب باشيد اشعاري را كه در سخنرانيتان ميخوانيد، از نظر محتوا، چينش، وزن، قافيه، تلفظ، سراينده و مانند آن صحيح باشند. مثلاً شعرِ:«دلِ من در پي يك واژه بيخاتمه بود اولين واژه كه آمد به نظر، فاطمه بود» گرچه زيباست، صحيح نيست؛ زيرا «واژگان بيخاتمه»اي وجود ندارد تا نخستين آنها حضرت فاطمه عليهاالسلام باشند. يا شعرِ
«چون كه با كودك سر و كارت فُتاد
پس زبان كودكي بايد گشاد»
پس زبان كودكي بايد گشاد»
پس زبان كودكي بايد گشاد»
(چون كه با كودك سر و كارم فُتاد
هم زبان كودكان بايد گشاد)
هم زبان كودكان بايد گشاد)
هم زبان كودكان بايد گشاد)
«رُخَش لعل باد و دلش شاد باد
هميشه جهان را جهاندار باد»
هميشه جهان را جهاندار باد»
هميشه جهان را جهاندار باد»