گزارشی از نشست بررسی آراء و اندیشه‏های فضل‏الله روزبهان خنجی اصفهانی نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

گزارشی از نشست بررسی آراء و اندیشه‏های فضل‏الله روزبهان خنجی اصفهانی - نسخه متنی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

گزارشي از نشست بررسي آراء و انديشه‏هاي فضل‏الله روزبهان خنجي اصفهاني

نشست بررسي آراء و انديشه‏هاي سياسي روزبهان خنجي براساس كتاب عالم آراي اميني در محل ميراث مكتوب برگزار شد.

در ابتداء آقاي كيان‏فر مدير جلسه با توجه به اهداف مركز از برپايي اين نشست‏ها تصريح داشت كه در اين جلسات به دنبال تبيين آراء و انديشه‏ها و ويژگي‏هاي متون هستيم نه يافتن اغلاط مطبعي.

نخستين سخنران استاد عبدالحسين نوايي بودند كه به 2 نكته بصورت اجمالي اشاره داشتند: نخست آنكه تصويري كه در برخي منابع چون تاريخ ادبي ايران نوشته ادوارد براون از مؤلّف ارائه شده منطبق بر واقع نبوده و بر اساس آنها و يا حتي نوشته‏هاي خود نويسنده نمي‏توان قضاوت كلي درباره او كرد. گرچه در آثار وي جنبه‏هاي ديني بر سياسي غلبه دارد و گاه چنين مي‏نمايد كه او براي حفظ برخي از شعاير و ظواهر دين مايل به حضور بيگانگاني همچون دولت عثماني است اما بايد فضاي آن دوره را نيز لحاظ كرد.

نكته ديگر آنكه ظاهراً «خنج» منطقه‏ايي در كناره خليج فارس و جنوب ايران نيست. چون آنگونه كه از شرح حال نويسنده بر مي‏آيد، دستش به آب دريا نخورده است و بايد خنج جايي ميان كاشان و اصفهان باشد.

سخنران بعد دكتر احسان اشراقي بودند كه گويا در سال 1348 قصد تصحيح اين كتاب را داشته و تا مرحله استنساخ نيز پيش رفته، ابتدا در تأييد نظريه دكتر نوايي تصريح داشت كه خنج منطقه‏اي در «لار» ميان كاشان و اصفهان است.

وي بر اين باور است كه: نويسنده شخصيت دانشمندي بوده كه سفرهاي متعددي نيز انجام داده؛ و انتقادهايي نظير آنچه ادوارد براون مطرح كرده، بدون درك شرايط زمان و مكان مؤلف منصفانه نيست.

ايشان در ادامه به تبيين و تشريح دوره نويسنده كه معاصر با عصر صفويه بوده پرداخت و معتقد بود كه نويسنده يكي از مهم‏ترين شرايط تاريخ نويسي يعني ادب در نگارش را رعايت كرده است و نظريات و ديدگاه‏هاي وي درباره تاريخ جالب توجه است. نويسنده درباره فوايد و فلسفه تاريخ تحت تأثير شمس الدين سخائي سخنان ارزشمندي ارائه كرده است.

نكته آخر اينكه روزبهان خنجي را به استثناي تعصّبات مذهبي مي‏توان يكي از مورخان اصيل آن دوره به شمار آورد، دكتر احسان اشراقي در انتها ضمن اشاره به برخي از كاستي‏هاي آخرين تصحيح عالم‏آراي اميني در مجموع آن را قابل قبول دانست.

سومين سخنران اين جلسه آقاي دكتر صفت گل، نخست به چاپ‏هاي متعدد اين اثر در ده سال اخير اشاره داشت و سپس به جايگاه عالم آراي اميني در حوزه تاريخ نويسي ايران پرداخت.

بطور اجمال مي‏توان گفت: اهميت عالم آراي اميني نخست در اين است كه آخرين و مهم‏ترين نماينده مكتب تاريخ‏نويسي غرب ايران است. خنجي ادامه دهنده راه ابوبكر تهراني در برابر مكتب تاريخ نويسي شرق ايران است كه كانون اصلي آن هرات با مورخاني قدرتمند و آثاري در تاريخ عمومي و محلي بود.

اهميت ديگر عالم‏آراي اميني در اين است كه محصول انديشه تاريخ نويسي مورخ عالم با يك نگاه فراگير است. وي مورخي است كه روياي خلافت اسلامي را در سرداشت. شايد عالم آراي اميني اولين تجربه خنجي در شكل‏گيري نظريه خلافت اسلامي باشد، نظريه‏اي كه بعدها در ديگر آثاري چون سلوك الملوك به كمال رسيد.

دكتر صفت گل در ادامه به ارزيابي محتواي اثر پرداخته و به فصول مهم آن اشاره داشتند و مخاطبان را بدين نكته جلب كردند كه:

عالم آراي اميني را نمي‏توان يك متن تاريخي به شمار آورد زيرا تاريخ‏نگاري يك چهارچوبه معيني دارد. خنجي يك مورخ نيست و عالم آراي اميني نيز به تعبير خود او يك تاريخ شكسته بسته است زيرا اولاً مجموعه اطلاعات اين كتاب كه خيلي هم مهم هستند نسبت به حجم ديگر مطالب اندك است. بخش معتنابهي سخن‏پردازي و مباحث ديگر است.

ثانياً همان‏گونه كه او خود در مقدمه تصريح كرده و وقايعي را كه در آنها قبح شرعي داشته و يا اذن شرعي نداشته روايت نكرده است، بنابراين عالم آراي اميني متني بسيار انتخابي و گزيده است كه جزئيات و اطلاعات ضروري تاريخي از آن حذف شده است.

آخرين ميهمان سخنران؛ استاد رسول جعفريان بودند كه بيشتر به تبيين مذهب و گرايش ديني خنجي پرداختند. ايشان تصويري كه از كتاب‏هاي خنجي به نمايش مي‏گذارد، عالم سنّي متعصّب ضد شيعي است.

وي گفت: اين تصوير در ذهن من هم بود ولي بعد از يافتن اثر جديد خنجي در صلوات بر 14 معصوم، تصوّر من تبديل به نوعي ابهام شد. در وسيله الخادم الي المخدوم، خنجي را به اصطلاح استاد دانش پژوه يك سنّي 12 امامي يافتم. در تسنّن 12 امامي، ولايت به جز معناي سياسي آن به عنوان يك مرتبه صوفيانه در كنار معجزات و كرامات و نيز عصمت ائمه قابل قبول است.

روزبهان خنجي تولّي را قبول دارد و تبرّي را در دل تولّي قرار مي‏دهد. او مخالف آراي اماميه در باب تبرّي است اما تندي نمي‏كند. او نخست ابطال نهج‏الباطل را نگاشته و در آن به شدت به آراي علاّمه حلّي از بزرگان شيعه تاخته و 2 ماه بعد صلواتيه را مي‏نگارد؛ و اين حاكي از نوعي مصلحت انديشي به دليل نفوذ تشيّع است. شايد اگر صفويه ظهور نمي‏كرد. اين تفكر صوفيانه تسنّن 12 امامي چه در شرق و چه در غرب دنياي اسلام باقي مي‏ماند. در كتاب وسيله الخادم اطلاعاتي درباره زندگي خنجي به چشم مي‏خورد كه در ديگر آثار او نيست. باور او درباره مهدويت بسيار با عقايد شيعي نزديك است.

او در اين اثر اشعاري درباره حضرت سروده و در آن به امين تخلّص كرده است.

در انتها دكتر عالم زاده به پرسش‏هاي ارزشمندي درباره ديدگاه‏هاي نويسنده در باب فلسفه تاريخ و آثار مشابه و تأثير خنجي از سخائي و نيز چگونگي تصحيح متون فنّي و متكلّف پرداختند كه به طرح سئوالاتي ديگر از طرف حاضران منجر شد.

/ 1