مقاله اخلاق اجتماعي
ابراهيم شفيعي سروستاني قسمت ششم
اشاره: گفتيم كه در مكتب اسلام توجه فراواني به حقوق و تكاليف اجتماعي شده تا آنجا كه برآوردن حقوق مردم همپايه اداي حق خداوند به شمار آمده است.پيامبر گرامي اسلام، صلّياللّهعليهوآله، بر همين اساس حقوقي را كه مسلمانان نسبت به يكديگر دارند برشمرده و همه اهل ايمان را سفارش كردهاند كه حقوق يكديگر را پاس دارند.در قسمتهاي قبلي، اين سلسله مطالب به برخي از اين حقوق اشاره كرديم و با بهرهگيري از كلمات معصومان، عليهمالسلام، به شرح آنها پرداختيم و اينك به بررسي تعدادي ديگر از حقوق اهل ايمان نسبت به يكديگر ميپردازيم.
13. قبول هدايا
«يقبل هديّته»، هديهاش را بپذيرد.
در رهگذار باد نگهبان لاله بود
هر كو نكاشت مهر و ز خوبي گلي نچيد
هر كو نكاشت مهر و ز خوبي گلي نچيد
هر كو نكاشت مهر و ز خوبي گلي نچيد
14. احسان در برابر احسان
«يكافي صلته»، نيكي برادر مؤمنش را بيپاسخ نگذاشته و مقابله به مثل نمايد.و گر ستيزه كند در دو چشمش افكن خاك كسي كه لطف كند با تو خاك پايش باش يكي از اموري كه باعث دوام و پايداري دوستيها و تحكيم و استواري خويشاونديها ميگردد، اين است كه با احسان متقابل، خوبيهاي ديگران را جبران كرده و آنها را بيپاسخ نگذاريم.به عنوان مثال، اگر براي شما هديهاي آوردند و يا در حق شما لطفي كردند، وظيفه شماست كه با پاسخي مناسب و هديهاي متقابل از دوست و يا آشنايي كه آن هديه را براي شما آورده، و يا آن لطف را در حق شما انجام داده تشكر كرده، و بدين وسيله ابراز محبت نماييد. كه اگر چنين نباشد نميتوان اميدي به بقا و دوام دوستيها و استواري خويشاونديها داشت؛ به فرموده امام هادي، عليهالسلام:لا تطلب الصفا ممّن كدرت عليه، و لا النّصح ممّن صرفت سوء ظنّك اليه فاّنما قلب غيرك لك كقبلك له.نبايد از كسي كه با او بتندي و خشونت رفتار كردهاي، توقع صفا و يكرنگي داشته باشي و همچنين نبايد انتظار داشته باشي كسي كه تو نسبت به او با بدبيني و سوء ظن بر خورد كردهاي نسبت به تو با خوشبيني و صميميت برخورد كند، زيرا آنچه تو در دل نسبت به ديگران داري، ديگران نيز همان را در دل نسبت به تو خواهند داشت.بنابراين اگر ما احسان ديگران را بيپاسخ بگذاريم و يا خداي نكرده، نيكي ديگران را با بدي جواب گوييم بايد بدانيم كه پس از مدتي هيچكس رغبت نخواهد كرد كه در حق ما كار خيري انجام دهد.البته بايد اين نكته را هم به خاطر داشت كه نبايد از ديگران هميشه انتظار جبران خوبيها و پاسخ نيكيهايي كه در حق آنها انجام دادهايم، داشته باشيم، بلكه يكي از علائم بزرگواري و كمال شخص، احسان و محبت به كسي است كه نسبت به او بدرفتاري كرده است، و اين از خصوصيات پيامبران الهي است، و اميرالمؤمنين، عليهالسلام، در اين مورد ميفرمايند:در رفتار با برادرانت همواره خود را موظف بدان به پيوستن و ايجاد ارتباط به هنگام جدايي او؛ و بر مهرباني و دوستي به هنگام دوري و كنارهجويي او؛ و بخشش به هنگام بخل و خودداري او، و بر نزديكي هنگام دوري جستن و بر نرمي هنگام درشتي او؛ و بر عذرپذيري به هنگام بدكرداري او؛ به طوري كه مانند آن باشد كه تو او را بنده و او بر تو صاحب بخشش و سرور است.توجه نموديد كه امام تا چه حدّ بر اين نكته تأكيد كردهاند كه در ارتباط با دوستان و آشنايان و به طور كلي برادران و خواهران ديني نبايد هميشه منتظر احساني بود تا در پي جبران آن باشيم، بلكه به خاطر بقا پيوند مودّت و محبّتي كه در ميان اهل ايمان بايد وجود داشته باشد، لازم است كه در مواردي در برابر نامهربانيها، دوري جستنها، كنارهجوييها، بدزبانيها و... كريمانه خويشتنداري نمود و دست از مهرباني، وفا و صميميت، خوشزباني و... برنداشت؛ البته اميرمؤمنان، عليهالسلام، خود نيز در ادامه كلامشان تذكر ميدهند كه:برحذر باش از اينكه آنچه بيان شد در غير جاي خود بكار بري و يا درباره نااهلان و كساني كه لياقت ندارند بجاي آوري...پس بايد لياقت و ارزش هر كس را شناخت و با او چنانكه شايسته اوست رفتار نمود، چنانكه سعدي، عليهالرحمة، ميفرمايد:
جاي گل، گل باش و جاي خار خار
با بدان بد باش و با نيكان نكو
با بدان بد باش و با نيكان نكو
با بدان بد باش و با نيكان نكو
15. قدرشناسي و سپاسگزاري
«يشكر نعمته» لطف و انعام برادرش را سپاس گويد.داشتن روحيه قدرشناسي و سپاسگزاري نسبت به ديگران يكي از كمالات انساني و از خصال اهل ايمان است، بدين بيان كه اگر كسي براي ما كاري انجام داد، و زحمتي را، هرچند ناچيز، به خاطر ما متحمل شد، سپاس و امتنان خود را ابراز نماييم تا طرف مقابل متوجه شود كه ما قدر زحمتهاي او را دانسته و فرد ناسپاسي نيستيم.اما از طرف مقابل، داشتن روحيه طلبكارانه نسبت به ديگران، برخورد متوقعانه با اطرافيان و ناديده گرفتن تلاشها و زحمتهاي آنها نشانه بيشخصيتي، خودپسندي و سستي پايههاي ايمان فرد است. همچنانكه اين نكته در روايات ما هم مورد توجه قرار گرفته و امام رضا، عليهالسلام، در اين باره ميفرمايند:هر كس لطف و احسان بندگان خدا را سپاس نگويد، خدا را هم بحقيقت شكر نخواهد گزارد.انسان ميبايست در زندگي نسبت به هر كس كه به نحوي در رفع نيازمنديها و احتياجات او مؤثر بوده و موانع و مشكلات را از پيش پاي او برميدارد، و در يك كلام بقا و حيات او بيوجود آنها امكانپذير نميباشد، سپاسگزار و قدرشناس بوده و اين قدرداني را نيز به نحوي ابراز نمايد. يعني اينكه نبايد تنها به امتنان و رضايت قلبي نسبت به زحمات ديگران اكتفا كرد و پيش خود قدردان تلاش سايرين باشيم، بلكه آنچه مهم است اظهار تشكر زباني و بيان مراتب قدرشناسي خود نسبت به اعمال ديگران ميباشد، تا بدين وسيله بتوان در روح و قلب فردي كه كاري در حق ما انجام داده نفوذ كرد و محبتش را نسبت به خود جلب نمود و همين امر است كه در روايات ما مورد سفارش و تأكيد واقع شده است.بنابراين خواه در برابر زحمات طاقتفرساي پدر و مادر خويش و يا فداكاريها و ايثار همسفر ما و خواه در برابر تلاشهاي صادقانه يك دوست و يا زحمات بيشائبه يك آشنا، و خواه... قرار داشته باشيم، در هر حال بايد توجه داشت كه ما وظيفه داريم نه تنها شاكر و سپاسگزار درگاه خداوند، كه منعم حقيقي است باشيم، بلكه بايد از هر كس از بندگان خدا كه به نحوي بر گردن ما حقي دارد نيز تشكر و سپاسگزاري نماييم.16. مددكاري و ياريرساني
«يحسن نصرته» بخوبي او را ياري نمايد.
كه ترا نيز كارها باشد
كار درويش مستمند برآر
كار درويش مستمند برآر
كار درويش مستمند برآر
دوستي و برادري حكم ميكند كه انسان از هر گونه كمكي نسبت به دوستان و برادران خود دريغ نورزيده و همواره دست خود را براي ياري و مساعدت ياران و نزديكانش دراز نمايد.چنانكه امام صادق، عليهالسلام، در بيان يكي از حقوقي كه مؤمنين نسبت به هم دارند ميفرمايند:بر عهده توست كه برادرت را با جان، مال، دست، زبان و قدم خير خود ياري نمايي.بنابراين يكي از حقوق مسلّم افراد يك جامعه اسلامي نسبت به يكديگر، كمك و ياريرساني به هم به بهترين راه ممكن است، هر كس بايد سعي كند به نوبه خود باري از دوش ديگر برادران و خواهرانش برداشته و به نحوي آنها را مساعدت نمايد، تا روحيه همبستگي و تعاون در جامعه تقويت گشته و فضاي انس و الفت بر جامعه حاكم گردد.
1. فروع كافي، ثقةالاسلام كليني، ج5، ص143: «من تكرمةالرجل لاخيه المسلم ان يقبل تحفته و يتحفه بما عنده و لا يتكلّف له شيئا». به نقل از ميزانالحكمة.2. كنزالعمّال، علاءالدين علي المتقي، ح 14482، به نقل از ميزانالحكمة.3. فروع كافي، ج5، ص144: «تهادوا تحابّوا».4. بحارالانوار، ج2، ص25؛ «ما اهدي المرء المسلم علي اخيه هديّة افضل من كلمة حكمة يزيدهاللّه بها هدي و يردّه عن ردي».5. وسائلالشيعه، ج12، ص214، «عُد من لا يعودك و اهدِ الي من لا يهدي اليك».6. بحارالانوار، علامه مجلسي، ج74، ص182 به نقل از ميزانالحكمة.7. نهجالبلاغه (فيضالاسلام)، نامه 31 (وصيت امام علي، عليهالسلام، به فرزندشان امام حسن مجتبي، عليهالسلام)، ص932 ـ 933؛ «احمل نفسك من اخيك عند صرمه علي الصّله، و عند صدوره علي اللطف و المقاربة، و عند جموده علي البذل، و عند تباعده علي الدّنو، و عند شدّته علي الليّن و عند جرمه علي العذر، حتي كانّك له عبد و كانّه ذو نعمة عليك.»
8. همان مأخذ؛ «و ايّاك ان تضع ذلك في غير موضعه، او ان تفعله بغير اهله.»
9. بحارالانوار، علامه مجلسي، ج71، ص44.10. وسائلالشيعه، ج8، ص544؛ «ان تعينه بنفسك و مالك و لسانك و يدك و رجلك».