وجود نظم در زندگى جوان يكى از مسائل بسيار مهم بوده و موفقيت او در آينده تحصيلى، مرهون رعايت كامل نظم و ترتيب در زندگى اش مىباشد، انسلان در سايه نظم بهتر مىداند كه چگونه زندگى كند، چطور از اوقات خود به نحو شايسته اى بهره بردارى نمايد.منظور از نظم و ترتيب، انجام كارها و اعمالى است با هدف معين كه از وحدت و هماهنگى لازم برخوردار باشد، بطورى كه با رعايت آن، انسان بتواند در مراجعه و دستيابى به كارها و موضوعها و وسائل و اطلاعات، دچار سر در گمى و اتلاف وقت نگردد.رعايت مقررات و قوانين جارى در زندگى و قرار دادن هر چيزى در جاى معنى خود و انجام دادن هر كارى در وقت و زمان خود، نمونه اى از نظم است.نظم در زندگى، دامنه اى وسيع دارد و همه مسائل زندگى از قبيل: لباس پوشيدن، نظافت كردن، خوردن، خوابيدن، مسواك زدن، معاشرت با دوستان و فاميل و همچنين چيدن وسائل و نوشت افزار و كتابهاى خود در جاى معين، مطالعه كردن، حفظ نمودن اطلاعات، فراگيرى معلومات تفكر كردن و... را شامل مىشود. جوان بايد بداند كى بايد بخوابد، كى بيدار شود و چه وقت مطالعخ كند و چه موقع، تفريح و ورزش نمايد و چه زمانى كارهاى محوله خانه را انجام دهد. مكان و زمان هر چيزى را به موقع تشخيص دهد و برايش برنامه ريزى كند؛ هر چيزى را به جاى خود بگذارد تا هنگان مراجعه به آن دچار سر گمى و آشفتگى نشود.قواى ذهنى و عقلى جوان در سايه نظم، ترتيب منطقى يافته و سبب موفقيتهاى درسى در آينده خواهد شد.از طرفى در سايه نظم، زندگى تحت قاعده در مىآيد و فعاليتها و كارها نظام پيدا مىكند و با راحتى بيشترى انجام مىپذيرد. مشكلات سريعتر حل مىشود و جان از آشفتگى در كارهاو مطالعه مطالب تكرارى، بخصوص در دروس تحصيلى رهايى مىيابد.هدف عمده نظم در زندگى، بهره گيرى و صرفه جويى در وقت و داشتن ظابطه و معيار صحيحى براى اندوختن اطلاعات در ذهن است.رعايت نظم و ترتيب در زندگى روزمره از جهت روانى سبب مىشود كه جوان، حتى هنگام تحصيل و فراگيرى دانش، اطلاعات علمى خود را تحت قاعده و نظم، فراگيرد و يادگيرى بطور منظم صورت پذيرد، بطورى كه مطالب، منسجم و به ترتيب در خزانه حافظه جايگزين شود و هر گاه شخص بخواهد به اطلاعات قبلى خود مراجعه كندئ؛ به راحتى و به سرعت، اطلاعات و مطالب در ذهنش حاضر شود. اين مساله در آينده جوان، تاثير بسزايى دارد، بخصوص در دوران تحصيل؛ هنگامى كه مىخواهد خود را براى امتحانات آماده سازد. همچنين رعايت نظم اصولا در سلامتى فكر و صحت جسم و اعتدال روح و روان انسان، بسيار موثر استت.به سبب رعايت كردن نظم، جوانان افكارشان شكل مىيابد و زمينه ابتكارات و خلاقيتهاى هنرى، علمى و فرهنگى در آنها فراهم مىگردد.بى نظمى در جسم و جان آثار ناگوارى بجا مىگذارد و خارج شدن از قاعده طبيعت، عوارض منفى در رفتار آدمى ايجاد مىكند.نظام آفرينش براساس نظم و ترتيب بنا شده است و بر اساس نظم، جريان دارد. رعايت نظم، موجب هماهنگى انسان با طبيعت گرديده و در اين راستا انسان از جهت روحى و روانى از سلامت و آرامش خاصى برخوردار خواهد بود.معمولا افراد بى نظم در زندگى عصبانى و رفتارشان غير عادى و نامتعادل است، زيرا بى نظمى خود در عكس العمل هاى روحى و اخلاقى آنان تاثير متقابل داشته و سبب تضعيف اراده و زمينه ساز عوارض و ناكاميهاى فراوانى در تحصيل آنان خواهد شد.تجربه نشان داده است كه بى نظمى در فعاليتهاى حركتى و هوشى و عاطفى تاثير منفى دارد، بخصوص عكس العمل هاى آن در دوران بلوغ به صورت حادترى ظاهر مىگردد.بى نظمى سبب اتلاف وقت و ضايع شدن عمر و احساس ناراحتى و ايجاد روحيه شك و ترديد و دمدمى بودن مزاج گرديده و خلاصه آثار نامطلوبى در شخصيت فرد بجا مىگذارد؛ ته همين جهت است كه نظم در كارها و امور زندگانى از ديدگاه مولاى متقيان على عليه السلام آن قدر اهميت دارد كه در آخرين لحظه هاى حيات خود - كه معمولا حساسترين و پر اهميت ترين سخنها گفته مىشود - در قسمتى از سفارشهاى خود، خطاب به دو فرزند عزيز خويش (امام حسن عليه السلام و امام حسين عليه السلام و همه جوانان آينده) مىفرمايند: «سفارش مىكنم به شما همه فرزندانم و خانواده ام و (همه) كسانى كه سخن من به آنان مىرسد: به رعايت تقوا و نظم در كارها...»(41)