خون حيض بطور غالب داراى صفات ذيل است:1- سرخ يا سرخ مايل به سياهى؛2- غليظ؛3- گرم؛4- بيرون آمد با فشار و كمى سوزش.
شرايط تحقق حيض
خونى كه دختر مىبيند با چهار شرط، خون حيض است كه اگر يكى از چهار شرط را نداشته باشد خون حيض نيست.(الف) دختر كمتر از نه سال و زن بيشتر از پنجاه سال نداشته باشد.(ب) از سه روز كمتر و از ده روز بيشتر نباشد.(ج) در سه روز، استمرار داشته باشد.(د) ميان دو حيض، دست كم ده روز فاصله باشد.(19). براى شخص حائض، مستحب است كه در ايام حيض در اوقات نماز، پنبه را عوض كرده و وضو بگيرد و به اندازه وقت خواندن نماز، رو به قبله بنشيند و با حضور قلب تسبيحات حضرت زهرا عليها السلام را بگويد.(20). خداوند مرا پاك گردان، و قلب و روح مرا نيز پاك نما!(21). بر دختر در اين زمان واجب است كه تمامى بدن خود به جز گردى صورت و دستها تا مچ را از نامحرم بپوشاند؛ البته بايد سعى كند از لباسهايى كه توجه نامحرم را به خود جلب مىكند، اجتناب ورزد.(عبادتهايى كه با وضو، غسل و يا تيمم بايد انجام شود بر شخص حائض حرام است، مانند نماز، روزه، طواف، اعتكاف، به خلاف نماز ميت. نمازهايى را كه در اين ايام نخوانده مانند نماز، روزه، طواف، اعتكاف، به خلاف نماز ميت. نمازهايى را كه در اين ايام نخواند قضا ندارد، ولى روزه هايى را كه نگرفته بايد بعدا قضا كند.(22). «و اقم الصلوة لذكرى؛ نماز را براى ياد من بپادار» (طه (20) آيه 14).(23). دعا وسيله كمال و رشد جوان است. خداوند مىفرمايد: «ادعونى استجب لكم؛ غافر (40) آيه 60» «بخوانيد مرا تا اجابت كنم شما را» و در آيه ديگر مىفمايد: «و اذا ساءلك عبادى عنى فانى قريب اجيب دعوة الداع اذا دعان فليستجيبوالى و ليؤمنوا بى لعلهم يرشدون» (بقره (2) آيه 186).«و هنگامى كه بندگانم درباره م از تو سؤال كنند، در پاسخ ايشان بگو همانا من نزديكم، دعاى دعا كننده را اجابت مىكنم؛ هر گاه مرا بخوانند، پس بايد دعوت مرا اجابت كنند و به من ايمان بياورند، باشد كه راه يابند.»(24). خداوند فرشتگانى دارد كه هر شب فرود مىآيند و به جوانان ندا مىدهند: كوشش كنيد براى رسيدن به كمال و سعادت خود. «مستدرك، ج 2، ص 353.»(25). سعدى.(26). «الولد سيد سبع سنين و عبد سبع سنين و وزير سبع سنين.» (مكارم الاخلاق، ص 222).(27). قال رسول الله صلّى الله عليه وآله: «اوصيكم بالشبان خيرا» (ميزان الحكمه، ج 1، ص 349).(28). «ما يلفظ من قول الا لديه رقيب عنيد؛ سخن از خير و شر به زبان نياورد (انسان) جز آنكه در نزد او فرشته اى نگهبان و آماده نوشتن است» (ق (50) آيه 18).(29). ر.ك: سيدبن طاووس، كشف المحجه.(30). گرچه قوه تعقل تقويت مىشود، اما چون عقل، محتاج علم و تجربه است، جوان در كمال عقلانى نيست، بلكه به تدريج با تحصيل علم و اندوختن تجربه به كمال عقلى نزديكتر مىشود؛ لذا بايد جوان از مشورت و مطالعه غفلت نكند، زيرا بزرگترين نقطه ضعف وى نداشتن بصيرت در امور است. جوان بايد با جدى گرفتن تعقل جلو تخيل را در خود بگيرد؛ تخيل جولان فكر است در خارج از موازين عقلانى و منطقى، و بنابه عللى كه در روانشناسى توضيح داده مىشود، در جوان تخيل قوى است.(31). همه اين نيروها و خواسته ها و كششها ابزارهايى هستند در دست عقل كه براى فعاليتهاى حياتى و تكامل انسان در شؤون مختلف زندگى از آنها استفاده مىشود. اگر نيروى عقل قوى باشد و خير و شر و مصلحت و مفسده را خوب تشخيص دهد و تسلط خود را بر نيروهاى ديگر حفظ كند، انسان در راه صحيح قرار مىگيرد و به طرف سعادت ابدى پيش مىرود، ولى اگر به غيريزه شهوتش و يا به احساسات و عواطفش ميدان دهد، در اين صورت كم كم نداى عقل، خاموش مىگردد، مغلوب هواى نفس واقع شده و انسان به سراشيبى سقوط و انحطاط اخلاقى افتاده و از حيوان هم پست تر مىگردد و در نتيجه به طرف شقاوت ابدى مىگرايد.(32). «كذلك يبيّن الله لكم آياته لعلكم تعقلون» (بقره (2) آيه 242). در قرآن بيش از صد آيه به انديشيدن در كارها و پديده ها سفارش شده است.(33). «ان الله تعالى يباهى بالشاب العابد للملائكة يقول: انظروا الى عبدى ترك شهوته من اجلى» (ميزان الحكمه، ج 5، ص 9).(34). «قل للمؤمنات يغضضن من ابصارهن و يحظن فروجهن» (نور (24) آيه 31).(35). براى اين كه افكار باطل و شهوت انگيز به ذهن انسان خطور نكند، بايد تا آن جا كه مىتواند از ياد خدا غفلت نورزد و اوقات خود را با برنامه هاى سفيد و سودمند پر كند تا ديگر مجالى براى وسوسه هاى بيجا و تخيل و توهم درباره صحنه هاى شهوت انگيز باقى نماند، چرا كه بيكارى منشاء تمام انحرافات است (بخصوص در ايام تعطيلى تابستان). دانش آموزان و جوانان عزيز بايد اوقات فراغت خود را با برنامه ريزى صحيح به مطالعه در كتابخانه ها و يا تحقيقات علمى و فعاليتهاى هنرى مورد نياز، همچون طراحى و خياطى و گلدوزى و كارهاى ابتكارى مشغول سازند و در ضمن از شركت در فعاليتهاى ورزشى و سالم سازى بدن، غفلت نورزند.(36). اگر زندگى شخصى علمى و محققان، نوابغ و دانشمندان مذهبى و متفكران بزرگ را مورد مطالعه قرار دهيم، متوجه خواهيم شد كه همه آنان افرادى بوده اند كه از خوشگذرانيها و هوسبازيها خود را كنار كشيده اند و احتياج هاى طبيعى و غريزى خود را از طريق مشروع و معقول با صبر و بردبارى در موقع مناسب خود اعمال كرده اند. محال است كسى ادعا كند كه در عين حالى كه ميل جنسى سراسر وجودش را تحت تسلط خود درآورده، از نظر درسى و مطالعه و تحقيقات علمى لطمه اساسى بر او وارد نشده باشد، چنين ادعايى فريبى بيش نبوده، بخصوص در دوران نوجوانى، تحقق چنين امرى از محالات است. انسانهاى حقيقى و شخصيتهاى بزرگ و به كمال رسيده، همگى در رديف كسانى بوده اند كه با پاكى و تقوا زيسته و هرگز عظمت روحى و شخصيت معنوى خود را در قربانگاه نفس و شهوت سر نبريده اند.(37). «تا جوانيد فكرى بكنيد نگذاريد پير و فرسوده شويد» (امام خمينى قدس سره، جهاد اكبر).(38). «بادر شبابك قبل هرمك» (غررالحكم، ص، 34).(39). «االسرور يبسط النفس و يثير النشاط» (غررالحكم، ص 157).(40). تماشاى برنامه هاى خشونت آميز و جنايى فيلمهاى تلويزيون در اوقات فراغت خود موجب آشفتگى زوحى و گسستگى شخصيتى مىشود. دختر جوان بايد بداند هر آنچه كه در صفحه تلويزيون ظاهر مىگردد براى همه افراد و در همه سنين مناسب نيست، بلكه فيلمهاى جنايى و مبتذل ضررهاى فروانى دارد كه تاثير آن به تدريج در زندگى فرد نمايان مىشود.(41). قال على عليه السلام: «اوصيكما و جميع وليدى واهلى و من بلغه كتابى بتقوى الله و نظم امركم» (نهج البلاغه، نامه 47).(42). «يا ويلتى لم اتخذ فلانا خليلا» (فرقان (25) آيه 28).(43). اصولا بايد توجه داشت كه انسان جز از طريق خويشتن دارى نمى تواند به انسانيت دست يابد، زيرا نفس و غريزه بطور طبيعى به طرف لذات و شهوات تمايل دارد و اگر انسان در برابر اين كششها غريزى مقاومت نكند، عملا قدم به قدم به ورطه حيوانيت و سقوط و تباهى نزديكتر مىشود. انسانيت از اين جا آغار مىشود كه انسان در برابر كششها نفسانى مقاومت و پايدارى كند و تسليم اميال و شهوات زودگذر خود نگردد تا زمينه براى رشد و پرورش استعدادهاى روحى و ملكوتى در او فراهم شود. بدون چنين خويشتن دارى راه به روى انسانيت و معنويت بكلى مسدود است؛ لذا مىتوان گفت كه لازمه هر كمالى در انسان خويشتن دارى در برابر اميال و شهوات است.(44). «الا الذين امن بعد ذلك واصلحوا فان الله غفور رحيم» (نور (24) آيه 5).(45). قال صلّى الله عليه وآله: «هو ان يتوب الرجل من ذنب وينوى ان لا يعود اليه ابدا» (ميزان الحكمه، ج 1، ص 552).(46). ملكه، حالت و صفتى است پايدار در فدر كه به صورت عادت در مىآيد و تغيير آن، بسيار مشكل بوده و در بعضى اوقات محال است.(47). «ما من شى ء احب الى الله تعالى من شاب تائب» (ميزان الحكمه، ج 5، ص 7،).(48). «من اطاع شهواتها فقد اعانها على هلكتها؛ هر كس نفسش پيروى شهواتش را بنمايد، به تحقيق در هلاكت به نفس خود كمك كرده است» (غررالحكم).(49). «ان النفس لاماره بالسوء الا ما رحم ربى؛ به راستى كه نفس، انسان را به سوى بدى امر مىكند، مگر اين كه مورد رحمت خداوند قرار بگيرد» (يوسف (12) آيه 53).(50). قال على عليه السلام: «اكره نفسك على الفضائل فان الرذائل انت مطبوع عليها» (مستدرك، ج 2، به نقل از ميزان الحكمه، ص 310).(51). المومن كيس؛ مومن زيرك است.»(52). البته بايد توجه داشت كه در اين سنين، ممكن است زمينه شيوع انحرافات ديگرى نيز در زندگى جوان پيش آيد، مثل انحراف عقيدتى، سياسى و يا اجتماعى، چون فرار از خانه يا مدرسه و ولگردى و هرزه گرى و يا انحراف اقتصادى، و چون دزدى و رشوه خوارى كه عموما علت آن، دوست يا موقعيت و محيط فاسد است.(53). سوره ناس.(54). به طور پنهانى.(55). قال على عليه السلام: «النفس متجاذبة بين العقل و الهوى؛ نفس انسان در معرض كشش بين عقل و تمايلات نفسانى است». (ميزان الحكمه، ج 6، 405).(56). «عدو العقل الهوى؛ دشمن عقل هواهاى نفسانى است» (ميزان الحكمه، ج 6، ص 436). «عبدالشهوة اسير لا بنفك اسره؛ بنده شهوت رندانيى است كه برايش نجات و آزادى از زندان احتمال نمى رود» (غررالحكم). «كم من عقل اسير تحت هوى امير؛ چه بسيار انسانهايى كه عقلشان اسير هواى نفس و اميالشان است.» (ميزان الحكمه، ج 10، ص 379).(57). دعا به خصوص وسيله كمال و رشد است. خداوند مىفرمايد: «ادعونى استجب لكم؛ بخوانيد مرا تا اجابت كنم شما را» (غافر (40) آيه، 60 و در آيه ديگر مىفرمايد: «واذا سالك عبادى عنى فانى قريب اجيب دعوة الداع اذا ادعان فليستجيبوالى وليومنوا بى لعلهم يرشدون» (بقره (2) آيه 186).(58). «البلاء للظالم ادب و للمومن امتحان وللاولياء درجه،؛ بلا و ناگوارى در زندگى براى ستمگر، گوشمالى و براى مومن، آزمايش و امتحان و براى دوستان خدا درجه (يا موجب كسب درجه بالاتر) است» (بحارالانوار، ج 81 ص 108) قال على عليه السلام: «المومن بيتلى بانواع البلاء؛ شخص مومن به انواع گرفتاريها مبتلا مىشود» (ميزان الحكمه، ج 1، ص 484).(59). آرى غفلت از هدف آفرينش و راه صحيحى كه به آن منتهى مىشود، انسان را از چهار پايان هم پست تر و گمراه تر، بلكه از هر جانور و جنبنده اى بدتر مىكند. «ان شر الدواب عندالله الصم البكم الذين لا يعقلون» (انفال (8) آيه 22).(60). قال على عليه السلام: «رب شهوة ساعة تورث حزنا طويلا؛ چه بسا يك ساعت شهوت رانى، اندوهى طولانى ببار آورد» (ميزان الحكمه، ج 10، ص 381).(61). در تعاليم اسلام و در احكام اسلامى دو موضوع هست كه همواره با دقت و حساسيت خاص دنبال مىشود: يكى موضوع «حق الناس» است كه اسلام اجازه تجاوز به حقوق ديگران را نداده و ديگرى روابط «با فرد نامحرم» است، بخصوص در نگاه، رفت و آد، تكلم بين زن و مرد، در محل خلوت ولو براى آموزش دين.(62). حتى مىتواند از جمله نيكان و پرهيزگاران روزگار شود و بارهايى از چنگال اين عادت شوم، زندگى پاك و شاداب جوانى را از سر گيرد و در مسير كمال و سعادت گام بردارد.(63). نارسايى ذهنى و حواس پرتى حاصله از تسلط ميل جنسى همان طور كه در تمام حالات زندگى تاءثيرات منفى بر جاى مىگذارد، مانع از رشد فكرى و فعاليتهاى ذهنى و تمركز حواس مىگردد. اين حواس پرتى حتى در امور زندگى، در فعاليتهاى تحصيلى و در كلاس درس به خصوص زمانى كه معلم مساءله دقيقى را مطرح مىكند كاملا مشاهده مىشود و دانش آموز از اين مساءله بسيار رنج مىبرد. بنابراين ميدان دادن به غريزه جنسى و آزاد گذاشتن تخيل و تفكر در اين باره خطايى نابخشودنى و شكستى بزرگ و رسوا كننده در بر خواهد داشت و در عمل، بسيار ديده شده جوانانى كه زمام عقل و انديشه خود را به دست ميل و غريزه جنسى مىسپارند به علت پريشانى افكار و حواس پرتى ذوق درس خواندن و اشتياق به هر گونه مطالعه اى را اعم از كتابهاى درسى و غير درسى به كلى از دست مىدهند، در نتيجه بهترين دوران ارزشمند و حساسترين لحظات عمر خود را از دست داده و در آينده دچار حسرت و پشيمانى خواهند شد، كه ديگر سودى ندارد.(64). بقره (2) آيه 255 - 257.(65). براى اين منظور، بهترين راه، روزه دارى حقيقى است كه منجر به تضعيف اميال غريزى شده و متعاقبا موجب تقويت ايمان و اراده و جنبه هاى ملكوتى و اخلاقى انسان مىگردد. حضرت رسول اكرم صلّى الله عليه وآله در اين باره مىفرمايد: اى گروه جوانان! هر كس از شما قدرت بر ازدواج دارد، ازدواج كند و اگر برايش مقدور نيست، بر او باد روزه گرفتن، زيرا كه روزه براى او قطع شهوت است. گاهى اتفاق مىافتد كه به نحوى از انحا تحريكاتى جنسى در انسان بيدار مىشود و شخص، احساس مىكند كه در مقابل اين ميل (جنسى) طاقتش خيلى كم شده است، كه اگر در اين مورد صبر كند، متوجه خواهد شد كه اينها بحرانهاى غريزى زودگذرى هستند و حداكثر يك هفته باقى مانده و از بين مىروند، ولى اگر ديد كه نمى تواند مقاومت كند، با چند روز روزه گرفتن اين حالات رفع خواهد شد.البته مىدانيم كه روزه دارى در اسلام منحصر به ماه مبارك رمضان نيست، بلكه روزه هاى استحبابى به مناسبتهايى وارد شده كه ائمه معصومين عليهم السلام و بزرگان مقيد بودند كه آن ايام را روزه بگيرند و در كتاب مفاتيح الجنان شيخ عباس قمى روزه هاى مستحبى هر ماه ذكر شده است. (براى اطلاع بيشتر از فوايد روزه، ر.ك: دكتر احمد صبور اردوبادى، اهميت روزه، از نظر علم روز، بحث چهارم «تعديل ميل جنسى با روزه دارى».(66). «فلا تخضعن بالقول فيطمع الذى فى قلبه مرض» (احزاب (33) آيه 32).(67). «الا بذكر الله تطمئن القلوب» (رعد (13) آيه 28).(68). جوان بايد بداند كه تحمل هر ناگوارى و محروميتى همراه با يك گشايش باطنى خواهد بود: «ان مع العسر يسرا؛ با هر سختى البته گشايش و آسانى هست» (شرح (94) آيه 6).(69). روضه كافى، ص 93؛ غررالحكم، ص 340.(70). كافى، ج 2، ص 454.(71). كافى، ج 2، ص 135.(72). تاريخ يعقوبى، ص 59.(73). غررالحكم، ص 449.(74). روضه كافى، ص 93(75). بحارالانوار، ج 67، ص 362.(76). مستدرك الوسائل، ج 2، ص 35.(77). كافى، ج 6، ص 47.(78). غررالحكم، ص(79). مستدرك الوسائل، ج 2، ص 532.(80). مستدرك الوسائل، ج 2، ص 532.