مناظره حضرت جواد عليه‏ السلام<p /> - احکام جوانان نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

احکام جوانان - نسخه متنی

اکبری، محمود

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

مناظره حضرت جواد عليه‏ السلام

«يحيى بن اكثم‏» كه مى‏خواست‏حضرت جواد را به وسيله پرسش يك مساله آزمايش نمايد، متوجه مامون شد و گفت: اى اميرمؤمنان! اجازه مى‏دهيد ازحضرت جواد مساله‏اى بپرسم؟

مامون گفت: از خود آن حضرت، كسب اجازه كن!

يحيى از حضرت جواد اجازه خواست؟

آن بزرگوار فرمود: مجازى.

يحيى گفت: چه مى‏فرمايى درباره اين مساله كه شخصى محرم (كسى كه در مكه لباس احرام پوشيده) باشد و صيدى را بكشد؟

حضرت جواد عليه‏ السلام فرمود:

1. آن شخص در حل (خارج از محيط مكه) بوده يا در حرم؟

2. عالم به احكام بوده يا جاهل؟

3. عمدا اين عمل را انجام داده يا از روى خطا؟

4. آزاد بوده يا غلام (زر خريد)؟

5. صغير بوده يا كبير؟

6. آن اولين صيد او بوده (كه شكار كرده) يا بيشتر؟

7. آن صيد از پرندگان بوده يا غير از آنها؟

8. آن صيد كوچك بوده يا بزرگ؟

9. آن شخص محرم، بر اين عمل اصرار دارد يا پشيمان شده است؟

10. شب اين عمل را انجام داده يا روز؟

11 احرام عمره بوده يا احرام حج؟

يحيى از شنيدن اين فروع و مسائل متحير شد، هوش از سرش رفت، علامت عجز از صورتش ظاهر شد، زبانش دچار لكنت گرديد و مقام علمى حضرت براى اهل مجلس واضح و روشن شد.

در همين هنگام بود كه مامون از حضرت جواد عليه‏ السلام تقاضا كرد و گفت: چنانچه مايل باشيد، جواب مسائل شخص محرم را بفرماييد تا مستفيض شويم؟

حضرت جواد عليه‏ السلام فرمود:

1. اگر شخص محرم صيدى را در غير حرم (مكه و محيط آن) بكشد و صيد از كبير پرندگان باشد، يك گوسفند كفاره آن خواهد بود كه بايد قربانى كند.

2. اگر آن صيد در حرم باشد، بايد دو گوسفند قربانى نمايد.

3. اگر جوجه مرغى را زمانى كه لباس احرام نپوشيده، بكشد، بايد يك بره قربانى كند كه تازه از شير گرفته شده باشد، ولى قيمت آن جوجه بر او واجب نخواهد بود.

4. اگر صيد از حيوانات وحشى باشد; نظير الاغ وحشى، بايد يك گاو قربانى كند.

5. اگر صيدى كه كشته، شتر مرغ باشد، بايد يك شتر قربانى كند.

6. اگر صيدى كه كشته آهو باشد، بايد يك گوسفند قربانى نمايد واگر يكى از آنها را در حرم كشته باشد، بايد دو برابر قربانى كند و هديه كعبه قرار دهد.

7. اگر آن كسى كه صيد را كشته براى حج احرام بسته باشد، بايد در منا قربانى كند و اگر براى عمره احرام بسته باشد، بايد در مكه قربانى نمايد.

8. اگر عمدا صيد را بكشد، گناه كرده، ولى چنانچه از روى خطا باشد، چيزى (كفاره و قربانى) بر او واجب نيست.

9. كفاره شخص حر و آزاد بر خودش واجب مى‏شود، ولى كفاره شخص غلام بر مولاى او واجب مى‏گردد.

10. شخصى كه صغير باشد، كفاره بر او واجب نيست، ولى كفاره بر شخص كبير (بالغ) واجب است.

11 شخصى كه از كشتن صيد پشيمان شود، همان پشيمانى باعث‏ساقط شدن عذاب آخرت از او خواهد شد، ولى شخصى كه بر كشتن صيد اصرار داشته باشد، دچار عذاب آخرت مى‏گردد.

همين كه حضرت جواد عليه‏ السلام شقوق اين مساله را تشريح فرمودند. مامون گفت: احسنت‏يا ابا جعفر! خدا از براى تو خير بخواهد! آن گاه به حضرت جواد گفت: شما نيز از يحيى بن اكثم مساله‏اى پرسش نماييد!

حضرت امام جواد عليه‏ السلام متوجه يحيى شد و فرمود: بپرسم؟

يحيى گفت: ميل با شماست، اگر از من چيزى بپرسيد، چنانچه بتوانم جواب مى‏گويم والا از خود شما ياد مى‏گيرم.

امام عليه‏ السلام فرمود: چه ميگويى درباره اين مساله كه:

1. مردى در اول روز به زنى نگاه كرد كه بر او حرام بود؟

2. موقعى كه قسمتى از روز گذشت، آن زن بر او حلال گرديد.

3. همين كه ظهر شد بر او حرام گرديد.

4. هنگام عصر كه فرا رسيد حلال شد.

5. وقتى كه آفتاب غروب كرد حرام گشت.

6. موقعى كه وقت عشا رسيد حلال شد.

7. هنگامى كه نصف شب شد حرام گرديد.

8. موقعى كه فجر طلوع كرد بر او حلال شد. بگو بدانم چگونه مى‏شود كه اين زن گاهى بر آن مرد حلال و گاهى حرام مى‏گردد؟

يحيى بن اكثم گفت: به خدا قسم كه من جواب اين مساله را نمى‏دانم، شما بفرماييد تا بياموزم!

حضرت جواد عليه‏ السلام فرمود: اين زن كنيزكى است و اين مرد اجنبى و نامحرم است.

1. اول صبح نگاه كردن وى به آن زن (براى اين كه نامحرم بود) حرام‏بود.

2. وقتى كه قسمتى از روز گذشت، چون آن كنيز را خريد بر آن مرد حلال شد.

3. وقت ظهر كه فرا رسيد، براى اين كه آن كنيز را آزاد كرد، بر او حرام شد.

4. موقع عصر او را تزويج نمود، باز بر او حلال گرديد.

5. همين كه مغرب شد، به علت اين كه با او «ظهار» (2) كرد، بر او حرام‏گشت.

6. وقت عشا كه فرا رسيد، چون كفاره ظهار را داد بر او حلال گرديد.

7. نصف شب به جهت اين كه او را يك طلاق داد، بر او حرام شد.

8. موقع طلو فجر كه فرا رسيد، چون رجوع كرد حلال شد.

در همين موقع بود كه مامون رو به بنى عباس كرد و گفت: آيا در ميان شما شخصى هست كه بتواند اين مساله را بدين نحو شرح دهد و يا اين كه مساله قبلى را نظير وى جواب بگويد؟!

آنان در جواب گفتند: نه به خدا قسم! حقا كه تو نسبت‏به حضرت جواد -عليه‏ السلام از ما اعلم و آگاهتر بودى.

مامون گفت: واى بر شما! اهل‏بيت‏حضرت رسول -صلى‏الله عليه وآله در ميان مردم از نظر فضل و كمال ممتازند و كمى سن، مانع فضيلت و كمالات ايشان نخواهد شد. آن گاه قسمتى از فضائل و مناقب حضرت جواد عليه‏ السلام را شرح داد تا اين كه مردم برخاستند و مجلس به هم خورد.

مردى خدمت على عليه‏ السلام آمد و عرض كرد: يا على عليه‏ السلام من هفتصد فرسخ راه مى‏آيم تا هفت كلمه بپرسم.

على عليه‏ السلام فرمود: سؤال كن! او سؤالهاى خود را به شرح زير مطرح كرد:

1. آن چيست كه از آسمان بزرگتر است؟

2. آن چيست كه از زمين وسيعتر است؟

3. آن چيست كه از آتش داغتر است؟

4. آن چيست كه از زمهرير سردتر است؟

5. آن چيست كه از دريا غنيتر است؟

6. آن چيست كه از سنگ سخت‏تر است؟

7. آن چيست كه از يتيم ضعيفتر است؟

در جواب حضرت على عليه‏ السلام فرمودند:

اول: تهمت.

دوم: حق.

سوم: حرص.

چهارم: حاجت‏بردن نزد بخيل.

پنجم: آدم قانع.

ششم: قلب كافر

هفتم: سخن‏چين. (3)

/ 158