74)الف: رمضان.ب: فطر.ج: روز مبعث و ميلاد على عليه السلام.75)الف: قضاى روزه ماه رمضان در صورتى كه نتوانيم طعام بدهيم.ب: خوردن روزه قضاى رمضان بعد از ظهر.ج: روزه يومالشك بين رمضان و غير آن و روزه مسافر و....76)الف: روزه ماه رمضان كه اگر عمدا آن را بخورد.ب: روزه ماه رمضان كه اگر آن را عمدا به حرام باطل كند.ج: روزه شخص مريض دايمى و روزه مستحبى.77)الف: نسبت دروغ به خدا و معصومين عليهم السلام.ب: خوردن.ج: شنا كردن و سر به زير آب بردن.78)الف: اگر سهوا باشد.ب: خوردن و آشاميدن اگر عمدى باشد.ج: روزه مسافر و....79)الف: اعتكاف.ب: روزه رمضان.ج: مستحبى و روزه نذر و عهد و قسم مطلق.80)الف: ماه رمضان.ب: مستحبى و نذر وعهد و قسم مطلق.ج: كفاره.81)الف: كسى كه مخارج سال خود را دارد.ب: كسى كه مخارج سال خود را ندارد.ج: فاسق و فطريه غير سادات را به سادات.82)الف: فرد مكلف سالم.ب: غير بالغ و حائض و نفساء. ج: مريض.83)الف: كسى كه عمدا سر زير آب ببرد.ب: غافل و مكره. ج: نجات غريق.84)الف: اگر عمدا غسل و تيمم نكند.ب: خواب مانده.ج: مىتوانسته غسل كند، ولى تيمم كرده است.85)الف: مشروع و صحيح باشد.ب: نذر زن بدون رضايتشوهر.ج: نذرى كه شرايط لازم را نداشته باشد، مثل نذر كودك و يا نذرى كه صرفا تصميم بوده نه زبانى.86)الف: عموم زنها و دخترها.ب: نوه پسرى كه دختر استبر نوه دخترى كه پسر است، نسبتبه ميراث پدر بزرگ.ج: دختر و پسرى كه نوههاى دخترى شخصى هستند.87)الف: قسمى كه در مقام دفاع و شهادت كه لازم باشد.ب: دروغ.ج: معمولى.88)الف: افراد معمولى.ب: افراد اعدامى.ج: شهيد.89)الف: افراد معمولى.ب: مرتد.ج: مفلس و كسى كه اموالش توقيف شده است.90)الف: مالى كه ارزش آن بيش از درهم است.ب: كمتر از درهم باشد.ج: مالى كه بيش از درهم ارزش دارد.91)الف: حد سرقت وقصاص. ب: ارتداد و زنا.ج: حد قذف.92)الف: ارث و هديه و مهريه.ب: زايد بر در آمد سال باشد يا سال از آن گذشته باشد ويا...ج: غلات توليد شده كه هم به حد نصاب رسيده و هم زايد بر مخارج سال است.93)الف: زكات.ب: دادن زكات از غير سادات به سادات.ج: به فقراى نيازمند.94)الف: در صورت حلال بودن طعام.ب: اگر از مال حرام و مال ديگران باشد.ج: در خانه بستگان و دوستان.95)الف: كلمه شيطان در قرآن.ب: به عناوين ديگر باشد مثل شيطان بزرگ.ج: در رمى جمرات - سنگ زدن به شيطان.96)الف: زينتى كه شوهر از زن خود بخواهد.ب: در عده وفات (رساله امام مساله 2518).ج: در بين زنان اگر نامحرمى نباشد.97)الف: در حال احرام (تحرير، ج1، ص420).ب: در حال روزه ماه رمضان.ج: در ديدار مؤمنان.98)الف: زنى كه شوهرش مرده باشد.ب: عده طلاق.ج: بعد از وضع حمل يا كسى كه يائسه است.والسلام_______________(1). عروة الوثقى، ج1، ص 209، مساله 24.