تفسير به راى يكى از خطرناكترين برنامهها در مورد قرآن مجيد است كه در روايات اسلامى، يكى از گناهان كبيره شمرده شده، و مايه سقوط از درگاه قرب پروردگار است، در حديث آمده است كه خداوند مىفرمايد: «ما آمن بى من فسر برايه كلامى، آن كس كه سخن مرا به ميل خود (و بر طبق هواى نفس خويش) تفسير كند به من ايمان نياورده است». (23) بديهى است اگر ايمان صحيحى داشت كلام خدا را آنچنان كه هست مىپذيرفت نه آن گونه كه مطابق ميل اوست.در بسيارى از كتب معروف (از جمله صحيح ترمذى و نسايى و ابى داود) اين حديث از پيامبر اكرم صلّى الله عليه وآله وسلّم نقل شده است: «من قال فى القرآن برايه او بما لا يعلم فليتبوء مقعده من النار، كسى كه قرآن را به ميل خويش تفسير كند يا ناآگاهانه چيزى درباره آن بگويد بايد آماده شود كه در جايگاه خويش در دوزخ قرار گيرد». (24)منظور از تفسير به راى آن است، قرآن را مطابق تمايلات و عقيده شخصى يا گروهى خويش معنى كند، و بر آن تطبيق نمايد، بى آن كه قرينه و شاهدى بر آن باشد، چنين كسى در واقع تابع قرآن نيست، بلكه مىخواهد قرآن را تابع خويش گرداند، و اگر ايمان كاملى به قرآن داشت هرگز چنين نمىكرد. به يقين اگر باب «تفسير به راى» در قرآن گشوده شود، قرآن مجيد بكلى از اعتبار خواهد افتاد، و هر كس آن را مطابق ميل خويش معنى مىكند و هر عقيده باطلى را بر قرآن تطبيق مىنمايد.بنابراين تفسير به راى يعنى تفسير قرآن بر خلاف موازين علم لغت و ادبيات عرب و فهم اهل زبان و تطبيق دادن آن بر پندارها و خيالات باطل و تمايلات شخصى و گروهى، موجب تحريف معنوى قرآن است.تفسير به راى شاخههاى متعددى دارد، از جمله برخورد گزينشى به آيات قرآن است، به اين معنى كه انسان مثلا در بحث «شفاعت» و «توحيد» و «امامت» و غير آن، تنها به سراغ آياتى برود كه در مسير پيشداوريهاى اوست، و آيات ديگرى را كه با افكار او هماهنگ نيست، و مىتواند مفسر آيات ديگر باشد، ناديده بگيرد، و يا بى اعتنا از كنار آن به سادگى بگذرد.كوتاه سخن اين كه: همان طور كه جمود بر الفاظ قرآن مجيد و عدم توجه به قرائن عقلى و نقلى معتبر، نوعى انحراف است، تفسير به راى نيز انحراف ديگرى محسوب مىشود، و هر دو مايه دور افتادن از تعليمات والاى قرآن و ارزشهاى آن است - دقت كنيد.