پاداشهاى قيامت هم جنبه مادى دارد و هم جنبه معنوى، چرا كه معاد نيز هم روحانى و هم جسمانى است.آنچه در قرآن مجيد و روايات اسلامى درباره باغهاى بهشتى كه نهرها از زير درختانش جارى هستند «جنات تجرى من تحتها الانهار» (33) باغهايى كه ميوههاى آن و سايههايش جاودانى است «اكلها دائم و ظلها» (34) و براى افراد با ايمان همسران خوب بهشتى وجود دارد «و ازواج مطهرة» (35) و مانند آن آمده است، و همچنين آنچه درباره آتش سوزان دوزخ و مجازاتهاى دردناك آن ديده مىشود، همه ناظر به جنبههاى مادى پاداش و كيفر آن جهان است.ولى از آن مهمتر، پاداشهاى معنوى، انوار معرفت الهى و قرب روحانى پروردگار و جلوههاى جمال و جلال اوست، همان لذاتى است كه با هيچ زبان و بيانى، قابل توصيف نيست.در بعضى آيات قرآن بعد از بيان بخشى از نعمتهاى مادى بهشت (باغهاى پر طراوت و مسكنهاى پاكيزه) مىافزايد: «و رضوان من الله اكبر، و رضا و خشنودى خدا از همه اينها برتر است!» و بعد مىافزايد: «ذلك هو الفوز العظيم، پيروزى بزرگ همين است!» (36) آرى لذتى بالاتر از اين نيست كه انسان درك كند از سوى معبود و محبوب بزرگش پذيرفته شده و مشمول رضا و خشنودى و پذيرش او قرار گرفته است!در حديثى از امام على بن الحسين عليه السلام مىخوانيم: «يقول (الله) تبارك و تعالى رضاى عنكم و محبتى لكم خير و اعظم مما انتم فيه...، خداوند متعال به آنها مىگويد: خشنودى من از شما و محبتم نسبتبه شما بهتر و برتر است از نعمتهايى كه شما در آن هستيد!...آنها همگى اين سخن را مىشنوند و تصديق مىكنند!» (37) راستى چه لذتى از اين بالاتر كه انسان مخاطب به اين خطاب شود: «يا ايتها النفس المطمئنة * ارجعى الى ربك راضية مرضية * فادخلى فى عبادى * و ادخلى جنتى، تو اى روح آرام يافته!به سوى پروردگارت باز گرد، در حالى كه هم تو از او خشنودى و هم او از تو خشنود، و در سلك بندگانم در آى و در بهشتم وارد شو!» (38)_______________(1). سوره نساء، آيه 87.(2). سوره نازعات، آيات 37 - 41.(3). نهج البلاغه، كلمات قصار، شماره 131.(4). سوره مؤمنون، آيه 115.(5). سوره جاثيه، آيه 21.(6). سوره انعام، آيه 12.(7). سوره ق، آيه 15.(8). سوره يس، آيات 78 و 79.(9). سوره احقاف، آيه 33.(10). سوره يس، آيه 79.(11). سوره قيامت، آيات 3 و 4.(12). مانند آيات سوره يس: 51 و 52، قمر: 7، معارج: 43.(13). سوره سجده، آيه 17.(14). محدثان مشهور مانند بخارى و مسلم، و مفسران معروف مانند طبرسى، آلوسى و قرطبى اين حديث را در كتابهاى خود آوردهاند.(15). سوره الحاقه، آيات 19 تا 25.(16). سوره يس، آيه 65.(17). سوره فصلت، آيه 2.(18). سوره زلزلة، آيات 4 و 5.(19). سوره مريم، آيات 71 و 72.(20). اين حديثبا مختصر تفاوتى در منابع معروف شيعه و اهل سنت، مانند كنز العمال حديث 39036 و قرطبى، جلد 6، صفحه 4175 ذيل آيه 71 سوره مريم و صدوق در امالى خود آن را از امام صادق عليه السلام نقل كرده است.در صحيح بخارى نيز بابى ديده مىشود تحت عنوان «الصراط جسر جهنم» (صحيح بخارى، جلد 8، صفحه 146).(21). سوره انبياء، آيه 47.(22). سوره قارعه، آيات 6 تا 9.(23). سوره مدثر، آيه 38.(24). سوره انبياء، آيه 28.(25). بحار، جلد 8، صفحه 42.(26). كنز العمال، حديث 39041 (جلد 14، صفحه 390).(27). بحار، جلد 8، صفحه 56، حديث 66.(28). سوره مؤمنون، آيه 100.(29). سوره آل عمران، آيه 169.(30). سوره مؤمن، آيه 46.(31). سوره روم، آيه 56.(32). صحيح ترمذى، جلد 4، كتاب صفة القيامة، باب 26، حديث 2460، در منابع شيعه اين حديث گاه از امير مؤمنان على عليه السلام و گاه از امام على بن الحسين عليه السلام نقل شده است (بحار الانوار، جلد 6، صفحه 214 و 218).(33). سوره توبه، آيه 89.(34). سوره رعد، آيه 35.(35). سوره آل عمران، آيه 15.(36). سوره توبه، آيه 72.(37). تفسير عياشى، ذيل آيه 72 سوره توبه، مطابق نقل الميزان، جلد 9.(38). سوره فجر، آيات 27 تا 30.