بیشترتوضیحاتافزودن یادداشت جدید
حسى را ادراك ميكند و مدركات وهم در قوه حافظه ذخيره ميشوند و قوهاى كه به تجزيه و تحليل و تركيب مخزونات حافظه و مصوره ميپردازد، قوه مفكره يا متخيله است.ج) وظيفه اصلى قوه متخيله، تجزيه و تركيب بين صور حسى ذخيره شده در قوه حافظه و مصوره است و همين امر براى متخيله با ابتكار و نوآورى همراه است و ميتواند بين صور و معانى اراده شده به وسيله حس، جمع و تفريق كند.د) قوه متخيله كه در مرحله آخر قواى باطنى قرار دارد، جايگاهى بين قوايى دارد؛ به اين معنا كه بين حاسه و ناطقه واقع شده است، از يك طرف، مقام رياست دارد؛ چون همه قواى ظاهرى و باطنى به او خدمت ميكنند. و از طرف ديگر، مقام خدمت دارد؛ چون به قوه نزوعيه و ناطقه خدمت ميكند. بنابراين، در هر دو مقام متخيله يك سيستم اجبارى منفعل كار ميكند؛ اما به تعبير فارابى، اگر طرفين آن بر كمالات اول خود باز گردند، به اين كه افعال ويژه خود را انجام ندهند، مثل وضعى كه در حال خواب بر آنها عارض ميشود، در اين صورت، قوه متخيله، متفرد به نفس خود شده و از رسوم محسوساتى كه حواس على الدوام بر او وارد ميكنند و هم چنين از خدمتگزارى به قوه ناطقه و نزوعيه آزاد ميشود و فعالانه عمل ميكند و به سراغ رسوم ذخيره شده ميرود و كار تجزيه و تركيب را آغاز ميكند و علاوه بر آن عمليات، كار ويژه انحصارى خود، يعني«محاكات» را نيز تعقيب ميكند.1ه··) قوه متخيله نزد فارابى، ارتباط بسيارى با گرايشها و عواطف و اعمال عقلى و حركات ارادى آدمى دارد و ميتواند قوه نزوعيه را به سوى خاصى سوق دهد و شوق و رغبت انسان را به يك جهت هدايت كند. در «آراء اهل المدينة الفاضله» آورده است: «هنگامى كه قوه متخيله، قوه نزوعيه را مستعد به استعداد قريب، براى قبول كيفيتى و يا هيئتى، مثل غضب و يا شهوت و يا بالجمله، مستعد1. آراء اهل المدينة الفاضله، پيشين، ص 108.