اندیشه سیاسی فارابی نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

اندیشه سیاسی فارابی - نسخه متنی

محسن مهاجرنیا

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

چگونه فلسفه را از يونان اخذ كرد و بي‏آن‏كه مقلدى محض باشد آن‏را با دين اسلام آشتى داد، ديده مي‏شود. فارابى «عقل فعالش» را بر «فرشته وحي»، و «فيلسوف شاه»اش را بر «امام» در فلسفه سياسى شيعه، و «علت فاعلي»اش را بر «خداوند»، و «مدينه فاضله»اش را بر «مدينة النبي»، و «ملّة فاضله»اش را بر «اسلام»، و «سعادت قصوا»يش را بر «بهشت»، و «مكافات عمل»اش را بر «قانون شريعت»، و «رفتار شهروندي»اش را بر «فضيلت» منطبق كرد و «حادث» و «قديم»اش را به «واجب الوجود» و «ممكن الوجود» مبدل ساخت و بر ذات مقدس الهى و ماسواى آن تطبيق كرد، و با اين نوآوري‏ها توانست در طول تاريخ اسلام مقبوليت عمومى پيدا كند و لقب «مؤسس فلسفه اسلامي» را به خود اختصاص دهد. او به بازسازى فلسفه در جهان اسلام بسنده نكرد، بلكه به سراغ مصالحه تاريخى بين انديشه «امام الفلاسفه» و «معلم اول» در يونان باستان شتافت و منبع دست اول مواريث يونان باستان براى همه متفكران جهان در قرون وسطى شد. او در طبقه‏بندى علوم، بنايى را پي‏ريزى كرد كه تا امروز كم و بيش اساس كار است، و در صناعات شعر، منطق و موسيقى خلاقيت‏هايى را به منصه ظهور گذاشت كه بعد از حدود يازده قرن هنوز آثارش در عرصه علمى محل ارجاع محققان است.

نگارنده در اين كتاب به اين نتيجه رسيد كه معمارى فارابى در ترسيم مدينه و امت فاضله و مضادات آن‏ها كه به 72 نوع نظام غيرفاضله1 مي‏رسند، اولاً: از ابداعات فكرى خود او است و ثانياً: ناظر به واقعيت‏هاى خارجى است و برخلاف تصور نادرست برخى از پژوهشگران، ايده‏هاى خيالى نيست. وى نظام سياسى فاضله‏اى را ترسيم مي‏كند كه هيچ‏گاه با خلأ رهبرى، قانون و فضايل مواجه نمي‏شود، بلكه سطوح رهبرى او كه از «رئيس اول»، «رئيس تابعه مماثل»، «رئيس سنت»، «رؤساى سنت» و «رؤساى افاضل» تشكيل شده، به تناسبْ در همه زمان‏ها قابل دسترسى است. تلاش نگارنده بر آن بود تا به جنبه‏هاى مختلف مدينه فاضله فارابى اشاره كند؛ بنابراين مسائلى، چون خاستگاه قدرت و مشروعيت، شكل‏هاى حكومت، نهادهاى حكومتى، ساختار قدرت و جايگاه گروه‏هاى مخالف، نقش رهبرى و وظايف دولت، به اجمال بيان شده است. البته بيش‏تر از هر موضوعى نگارنده كوشيد تا منظومه فكرى فارابى را كه با عناوين مختلفي؛ چون «علم مدني»، «فلسفه سياسي»



1. ر.ك: فصل چهاردهم همين كتاب.

/ 369