ادراك عقلي
پس از بيان معانى عقل و انواع عقول، لازم است اشارهاى هم به چگونگى ادراك عقلى شود و به ويژه، دو موضوع مهم، يعنى منشأ و خاستگاه معرفت عقلى و رابطه عاقل و معقول، را بايد در اين قسمت تبيين كرد.در مورد منشأ معرفت عقلى، فارابى بر اساس مبناى مفروض خود، كه در روششناسى و هستيشناسى نيز بدان اشاره شد، از «قوس نزول» و «قوس صعود» استفاده ميكند و بر اساس قوس نزول، كه از خداوند شروع ميشود تا عقل دهم در عالم ما فوق قمر و به واسطه عقل فعال، كه «واهب الصور» است، همه علوم و معارف را به عقل انسانى افاضه ميكند. چون اين بحث را به طور تفصيلى در معرفت اشراقى آوردهايم، در اين جا از طرح آن صرف نظر ميكنيم.بر اساس قوس صعودى، فارابى منشأ معرفت عقلى را در «معرفت حسي» ميجويد و عقل از صور و ماهيات محسوسات بهره ميگيرد و از علايق مادى و مشخصات حسى آنها را تجربه ميكند. لذا فارابى در «تعليقات» تصريح ميكند كه «ان النفس تدرك الصور المحسوسه بالحواس و تدرك الصور المعقوله بتوسط صورها المحسوسه اذ تستفيد معقولية تلك الصور من محسوسيتها، و يكون معقول تلك الصور لها مطابقاً لمحسوسها والا لم يكن معقولاً لها»؛2يعنى نفس انسان صور محسوسات را به وسيله حواس، و صور معقول را نيز به واسطه صور محسوس ادراك ميكند؛ زيرا معقوليت اين صور را از راه محسوس بودنشان استفاده ميكند و بر اين اساس، معقول اين صور، مطابق با1. السياسة المدنيه، پيشين، ص 32.2. تعليقات، پيشين، ص 38.