ج) فضيلت - اندیشه سیاسی فارابی نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

اندیشه سیاسی فارابی - نسخه متنی

محسن مهاجرنیا

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

فارابى در «فصول المدني» مي‏گويد: «ملك در حقيقت كسى است كه غرض و مقصود از صناعت زمامداري‏اش، كه با آن تدبير مدينه‏ها را مي‏كند، اين است كه خود و اهل مدينه را به سعادت حقيقى برساند و اين، غايت «مهنة ملكيه» و مقام زعامت است. بنابراين، ضرورى است كه رهبر مدينه فاضله، «اكملهم سعادة اذا كان هو السبب فى ان يسعد اهل المدينه»1. چون او موجب تحصيل و وصول اهل مدينه به سعادت است، خودش بايد از كامل‏ترين سعادت برخوردار باشد.

ج) فضيلت

مفهوم فضيلت: فضيلت يكى از مفاهيم اساسى در فلسفه فارابى است كه در تعريف آن گفته شده است: «هيئات طبيعى و استعدادهايى كه در وجود آدمى گرايش به صفات نيكو دارند.»2 در بدو نظر، اين تعريف مختص به فضايل اخلاقى به نظر مي‏آيد و ممكن است شامل فضايل ديگر نشود. فارابى در تعريف ديگرى مي‏گويد:

«متى كان استعداد طبيعى نحو افعال فصيله و كررت تلك الافعال و اعتيدت و تمكنت بالعادة هيئة فى النفس و صدر عنها تلك الافعال باعيانها كانت الهيئة المتمكنة عن العادة هى التى يقال لها فضيلة»3؛ هر گاه استعداد طبيعى گرايش به سوى افعال نيكو داشته باشد و آن افعال تكرار شوند و عادى شوند و به واسطه عادت، در نفس هيئتى به وجود آيد كه از آن هيئات اين افعال صادر شود كه مستحق مدح و ذم باشند، آن هيئت ايجاد شده به واسطه عادت را فضيلت مي‏گويند.

بنابراين، خود «هيئات طبيعي» به فضيلت و يا به نقيصه موسوم نيستند، اگر چه افعال واحدى از آن‏ها صادر بشود. و برخى آن‏ها را به واسطه اشتراك لفظى، فضيلت يا نقيصه ناميده‏اند؛ ولى حق آن است كه آن‏ها افعال طبيعى منسلخ از وصف فضيلت و نقيصه مي‏باشند و استحقاق مدح و ذم ندارند. فارابى در تعريف

1. فصول منتزعه، پيشين، ص 47.

2. همان، ص 32.

3. همان، ص 31.

/ 369