10. سياست مدني
سياست مدنى يكى از مفاهيمى است كه فارابى يك اثر مستقل در شرح آن نگاشته است. در آنجا بحث را از ضرورت اجتماع، براى رسيدن به ضروريات زندگى و كمالات معنوى آغاز ميكند و انواع اجتماعات را از بزرگترين اجتماع، كه دولت جهانى «معموره ارض» است، تا كوچكترين آن، كه خانواده است، تبيين ميكند و اهداف و غايات فاضله و سعادتمندانه اجتماع را بيان ميدارد و ويژگى رؤسا و نقش آنان را در شكلگيرى اجتماعات مطرح ميكند.وى بر اين باور است كه گونههاى رياست، سبب ايجاد گونههاى خاصى از حكومت ميشود. سپس به شرح ماهيت مدينه فاضله و ساختار آن ميپردازد و به شهروندان فاضل و غير فاضل، نظير «نوابت» و «بهيميون»، اشاره ميكند و سرانجام، سه نوع نظام سياسى غير فاضله را در مقابل نظام سياسى فاضله قرار ميدهد و به تفصيل از آنها سخن ميراند و معتقد است كه هركدام از آن سه نوع نظام سياسى غير فاضله به شش نوع جزئيتر تقسيم ميشوند كه در مجموع هجده نوع نظام غير فاضله شكل ميگيرد. در پايان، فارابى وارد بحث جامعهشناسى ميشود و وضعيت نوابت، يكى از گروههاى مخالف در مدينه فاضله را تحليل1. فصول منتزعه، پيشين، ص 47.2. همان، ص 39.3. همان، ص 49.