بیشترتوضیحاتافزودن یادداشت جدید
جمع نميشوند، بلكه از روى ضرورتى كه طبيعت براى آنها فراهم آورده و يا به تعبيرى، از بدحادثه و عناد زمانه، مجتمع گشتهاند و پيوند درونى و كشش باطنى انسانى، بين آنها وجود ندارد؛ همانند چادرنشينان طوفان زدهاى هستند كه به اجبار، در منطقهاى سكنى گزيدهاند.
2. ديدگاه طبعى - غريزي
زندگى اجتماعى در اين ديدگاه، طبيعى و بر اساس طبيعت انسانى شكل گرفته است و همين طبيعت حيوانى و غريزى انسان است كه موجد آن شده است، نه واقعيت فطرى و انسانى او. به بيان ديگر، اگر چه نيازها و ضرورتهاى اوليه بشرى، به عنوان انگيزههاى درونى انسان، او را وادار به پيوستن به جامعه كرده است، ولى بازهم اجتماع هدفى ثانوى است و به منظور تأمين هرچه بيشتر اين احتياجات پديد آمده است. بر اساس اين مبنا هدف اصيل و اوّلى نوع انسان، ارضاى هر چه بيشتر و بهتر جنبههاى حيوانى است و به همين دليل، تشكيل اجتماعات، وسيلهاى براى نيل بدان هدف است.
3. ديدگاه طبيعى - عقلاني
بر اساس اين ديدگاه، حيات اجتماعى، امرى طبيعى و متناسب با طبيعت عقلانى انسان است. انسانها با انديشه و تفكر و شعور فطرى خويش، آن را بر زندگى انفرادى ترجيح دادهاند و چون از جنبه انسانى نشأت گرفته است، داراى هدف و غايتى است كه انسانها نه از روى عجز و درماندگى و نه از ناحيه جبر و فشار غرايز، بلكه از سر فهم و شعور انسانى خود، به منظور ارتقا به كمالات انسانى، آن را انتخاب كردهاند و با تشكيل آن، گامى به سوى كمال برداشتهاند بنابراين، اجتماع، غايت اختيارى و انتخابى انسان متكامل است.