ب) ماهيت اجتماع - اندیشه سیاسی فارابی نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

اندیشه سیاسی فارابی - نسخه متنی

محسن مهاجرنیا

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

آن را وسيله‏اى براى رسيدن به آن كمال و سعادت مي‏داند.

او در «آراء اهل المدينة الفاضله» آورده است: «هريك از آدميان بر سرشت و طبيعتى آفريده شده‏اند كه هم در قوام وجودى خود و هم در نيل به برترين كمالات ممكن خود، محتاج به امور بسيارى هستند كه هريك به تنهايى قادر بر انجام همه آن امور نيست، بلكه در انجام آن، نياز به گروهى است كه هر يك از آن‏ها متكفل انجام امرى از مايحتاج آن بود و رابطه هر فردى با ديگرى بدين منوال است. و به اين علت است كه براى هيچ فردى از افراد انسان، وصول بدان كمالى كه «فطرت طبيعيِ» او برايش به وديعت نهاده است، ممكن نشود مگر به واسطه اجتماع و گروه‏هاى بسيارى كه يارى دهنده يكديگر باشند و هر يك براى ديگرى در انجام بعضى از مايحتاج او و آن چه در قوام وجودش بدان محتاج است، قيام كند تا بدين وسيله، همه آن چه جمله آن جماعت، براى آن قيام كرده و كارى انجام داده‏اند، گرد آيند و براى هر يك، نيازهايش كه هم در قوام وجودى و حيات طبيعى بدان محتاج است و هم در وصول به كمال، فراهم شود».1

ب) ماهيت اجتماع

واژه «جامعه» از جمله واژگانى است كه در قرن‏هاى سوم و چهارم هجرى قمرى، توسط فيلسوفان سياسى به مفهوم امروزى به كار نرفته است. آنان از واژه متداول «جماعت» و «اجتماع» بهره گرفته‏اند. در اصطلاح جامعه شناسى معاصر، بين اصطلاح جامعه و جماعت و اجتماع، تمايز قائل شده‏اند. در مفهوم جامعه گفته شده است كه جامعه، وحدت و هم‏بستگى مكانيكى بين افرادِ برابر، بر اساس توافق صرفا قراردادى است كه اگر اين قرارداد از بين برود، حاصل امر، يك توده و يك «اجتماع» كاملاً سازمان نيافته خواهد بود.

بنابراين، تلقى معاصر از اجتماع، انبوهه طبيعى يا مصنوعى است كه بين آن‏ها

1. آراء اهل المدينة الفاضله، پيشين، ص 117.

/ 369