بیشترتوضیحاتافزودن یادداشت جدید
مدن پرداختهاند، شناخت پيدا كند تا بتواند هم حافظ دين باشد و هم دين را در نظام سياسى عصر خويش اجرا كند و رهبرى خود را مبتنى بر آرا و اعمال دينى سازد.4. شرط زمان شناسى: بر خلاف رئيس اول كه براى تدبير نظام سياسى و هدايت و رهبرى مردم به سوى سعادت، تنها لازم است زمان خود را بشناسد، رئيس سنت و فقيه جامع الشرائط، علاوه بر شناخت زمان خويش و تشخيص مصالح امت معاصر خود، بايد شرايط و مقتضيات دوران رئيس اول را هم بشناسد1 و از «جودت رأي» و تعقل درست در همه رخدادهايى كه عمران و آبادى مدينه و زمان او به آنها وابسته است، و در سيره پيشينيان نبوده است، برخوردار باشد.5. شرط قدرت بر ارشاد و هدايت: اگر چه رئيس سنت، انسان استثنايى متصل به عقل فعال نيست تا بتواند بهطور كامل سعادت و هدايت را براى امت ترسيم كند. اما در عصر خويش در هرم قدرتى است كه فارابى بر مقياس سلسله مراتب هستى، در مدينه معمارى كرده است. لذا به تبع رئيس اول وظيفه دارد تا امت را با «جودت ارشاد»، به دين و شريعت رئيس اول هدايت كند و چون سطح فكرى امت، متفاوت است، برخى را با برهان و برخى را با اقناع از راه تمثيل و محاكات ارشاد ميكند.26. شرط قدرت بر جهاد: اين شرط از جمله شرايط مشترك بين رئيس اول و رئيس سنت و ديگر مراتب رياست است و علاوه بر شرطيت توانايى جسمانى، فارابى آن را جزء اوصاف رؤسا نيز مطرح كرده است: «رئيس بايد تام الاعضا باشد و قوّتهاى او در انجام كارهايى كه مربوط به اعضا است، او را يارى كند و هر گاه از عضوى از اعضاى خود، كارى كه وظيفه آن است، بخواهد، به آساني1. الملّة، پيشين، ص 51.2. تحصيل السعاده، پيشين، ص 77 ـ 83.