بیشترتوضیحاتافزودن یادداشت جدید
ج) برخوردارى از تجربه: در كتاب «الملّة» يكى از شؤون اقتدار و رهبرى جامعه، برخوردارى از قوه «تعقل» بيان شده است. همين قوه را در «فصول المدني» به «تعقل مدني» تعبير كرده است و در تعريف آن ميگويد: «جودة الروية فى ابلغ ما تدبر به المدن»؛1 يعنى تعقل مدنى عبارت است از انديشه درست در مورد بهترين مكانيزمى كه مدينه را با آن ميشود اداره كرد. او معتقد است كه اين قوه تعقل مدنى صرفا با آگاهى و قدرت بر اجرا به دست نميآيد: «ليست تحصل بمعرفة كلّيات الصناعة و استيفائها كلها لكن بطول التجربه فى الاشخاص»؛2 يعنى تعقل مدنى از راه تجربه و مزاوله در مواردى جزئى به دست ميآيد.او سپس به مواردى از تجربه اشاره ميكند و ميفرمايد: تنظيم و تقدير امور جامعه از نظر «كمّيت» و «كيفيت» و «اقتضائات زمان» و ديگر موارد، بيشتر از طريق تجربه امكان پذير است. لذا در مديريت سياسى جامعه، متناسب با آن جامعه و حوزه عمل، بايد از تجربه و تعقل مدنى برخوردار بود. در «احصاء العلوم» ميفرمايد: «مهنة ملكيه» و فن مملكتدارى از دو قوه تشكيل شده است: يكى معرفت بر قوانين كلى در صناعت مدنى و ديگر، قوهاى كه انسان مدنى و مجرى سياست، با طول تجربه در رفتارهاى مدنى و ممارست و به كارگيرى افعال در اخلاق و اشخاص، در جوامع جزئى به صورت تجربه و مشاهده طولانى به دست ميآورد و به او قدرت تقدير و برنامهريزى ميدهد: «يمكنّها ان تقدّر الافعال بحسب عارض عارض و حال حال و مدينة مدينة، فى وقت وقت»؛3 يعنى او را متمكن ميكند تا بتواند امور را برحسب عوارض، حالات، جوامع مختلف، بر طبق مقتضيات زمان، كارگزارى كند.1. فصول منتزعه، پيشين، ص 57.2. الملّة، پيشين، ص 59.3. احصاء العلوم، پيشين، ص 66 ـ 67.