بخش فرهنگ
فارابى اين نهاد را مشتمل بر گروههايى از قبيل مفسران، خطيبان، شاعران، بلغا، خوانندگان، موسيقيدانان و نويسندگان ميداند1 كه حاكم مدينه را در بخش فرهنگى يارى ميرسانند. در «تحصيل السعاده» بعد از آن كه براى رئيس اول مدينه، چهار فضيلت نظرى، فكرى، خلقى و عملى رابيان ميكند، در مورد ترويج و توزيع اين فضايل و ارزشها در جامعه به تناسب شهروندان، دو شيوه برهانى و اقناعى را مطرح ميسازد درباره شيوه برهانى، آن را وظيفه رهبران و كسانى كه با علوم نظرى سروكار دارند، ميداند و در مورد شيوه اقناعى، كه بخش اعظم جامعه را در بر ميگيرد، ميفرمايد: «ينبغى ان يكون الذى يستحفظ ما ينبغى ان يعلمه تلك الامة انسانٌ او قوم له او لهم ايضا بالفعل و على جودة تعليمه لتلك الامة ملتمسا بكل ذلك تتميم غرض الرئيس الاول»؛2 يعنى لازم است در زمينه فضايل، عدهاى مسؤوليت تعليم و ترويج آن را بر عهده بگيرند و براى اغراض و اهداف رئيس اول تلاش كنند و با شيوههاى اقناعى و تمثيلى و تخييلى و خطابى، مردم را ارشاد نمايند.فارابى مخاطبان اصلى «ذووا الالسنه» را «مؤمنان» ميخواند3 و معتقد است با ابزارى همانند شعر و خطابه و نويسندگى و ادبيات و فصاحت و بلاغت ميتوان در ايمان آنها تأثير گذاشت. لذا در «فصول المدني» اين بخش را چنين معرفى ميكند: «حملة الدين و ذووا الالسنة و هم الخطباء و البلغاء و الشعراء و الملحّنون و الكتّاب و من يجرى مجراهم و كان فى عدادهم».4خواجه نصيرالدين طوسى در «اخلاق ناصري» در شرح اين تعريف ميگويد:1. فصول منتزعه، پيشين، ص 65.2. تحصيل السعاده، پيشين، ص 84 ـ 85.3. السياسة المدنيه، پيشين، ص 86.4. فصول منتزعه، پيشين، ص 65.