اندیشه سیاسی فارابی نسخه متنی

This is a Digital Library

With over 100,000 free electronic resource in Persian, Arabic and English

اندیشه سیاسی فارابی - نسخه متنی

محسن مهاجرنیا

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

مي‏داند كه به‏طور بسيار مؤثرى مخاطبان را اقناع مي‏كند.1

خطيبان در حقيقت، گروهى از عالمان هستند كه با تدبير و وعظ و اندرز، و به تعبير فارابى، با «جودة التخييل» و «جودة الاقناع» مردم را قانع مي‏كنند2 و فرهنگ عمومى و فضايل و ارزش‏هاى اخلاقى را در آنان ايجاد و ترويج مي‏كنند. در كتاب «الملّة» با توجه به استدلال‏هاى برهانى در دين، مي‏گويد: «و كانت الملّة الفاضلة ليست انما هى للفلاسفة فقط»؛3 يعنى دين مخصوص فلاسفه و اهل استدلال برهانى نيست، بلكه كسانى كه طبعا اهل استدلال نيستند و يا به اين عرصه وارد نشده‏اند هم دين‏دار و معتقد به دين هستند. و براى تقويت و تصحيح آراى دينى براى آنان مي‏فرمايد: «صار الخطابة لذلك السبب عظيم الغنا فى ان تصحح به آراء الملّة عند المدينين و تنصر به و يدافع عنها و تمكّن فى نفوسهم و فى ان تنصر به تلك الآراء اذا ورد من يروم مغالطة اهلها بالقول و تضليلهم و معاندتها»؛4 يعنى خطابه براى تصحيح آراى دينى نزد شهروندان و دفاع از اين آرا در قبال شبهات و مغالطه‏ها و گمراهي‏ها و دشمن‏ها و هم چنين براى تمكين معارف دينى در دل و جان آن‏ها است.

در اين عبارت، براى خطيبان نقش «متكلم» قائل شده است؛ يعنى خطيب تنها وظيفه القاى خطابه ندارد، بلكه او با استشهاد به «سنت‏هاى مكتوب»5 در مقام تقويت بنيان‏هاى دينى و ابطال شبهات مخالفان نيز بر مي‏آيد. فارابى در يك جمع‏بندى، آثار خطابه را با اهميت تلقى مي‏كند و دو جنبه غايى براى آن قائل مي‏شود و مي‏فرمايد: «خطابه عبارت است از قدرت بر گفتگوى قولى كه از طريق آن در همه امورى كه شأنيت تأثير و يا اجتناب دارند، سبب اقناع درست و

1. الخطابه، پيشين، ص 7.

2. فارابى، ابونصر، تلخيص النواميس، تحقيق دكتر عبدالرحمن بدوى، مؤسسه مطالعات اسلامى دانشگاه مك گيل كانادا با همكارى دانشگاه تهران 1353ش، ص 70؛ فصول منتزعه، پيشين، ص 63.

3. الملّة، پيشين، ص 47.

4. همان، ص 48؛ رسالة فى اعضاء الحيوان، پيشين، ص 83.

5. الخطابه، پيشين، ص 36.

/ 369