بیشترتوضیحاتافزودن یادداشت جدید
اجبار، تسليم حق نميشوند: «من سبيله ان يؤدب كرها»؛1 يعنى كسانى كه وضعيتشان بهگونهاى است كه فقط با اجبار، تأديب ميشوند.فارابى گروههاى نوابت را داخل در نوع دوم ميداند كه ارزشهاى حاكم بر مدينه فاضله را جز با زور و اجبار نميپذيرند. اينجا است كه وى پنج نوع وظيفه را براى دولت پيشنهاد ميكند كه در رأس آنها اصلاح و تربيت است. در كتاب «السياسة المدنيه» ميفرمايد: «واجب على كل رئيس المدينة الفاضلة تتبع النابتة و اشغالهم و علاج كل صنف منهم بما يصلحه خاصه اما باخراج من المدينة او بعقوبة او بحبس او بتصريف فى بعض الاعمال و ان لم يسعوا له»؛2 يعنى بر رياست مدينه فاضله لازم است كه همه افراد و اعضاى اين گروهها را جستجو كرده، بيابد و حالات آنها را بررسى نمايد و هر دستهاى از آنان را به راهى كه مناسب با حال آنها است، معالجه و اصلاح كند، حال به وسيله اخراج از جامعه و مدينه يا از راه عقاب و كيفر و يا به زندان و حبس انداختن و يا آنان را به كارى مشغول كند، اگر چه كار مفيدى هم نكنند.بنابراين، فارابى پنج نوع پيشنهاد براى برخورد با گروههاى نوابت ارائه ميدهد:1. اصلاح: همانطور كه در خصوص گروه مسترشدين گذشت، فارابى حاكم مدينه فاضله را چونان طبيب مصلحى ميداند كه پيش از هر اقدامى، در فكر سلامتى و تندرستى افراد جامعه است.2. اخراج و تبعيد: گروههايى از نوابت كه با تربيت و تعليم، ارشاد نشوند و به راه صلاح نيايند، اگر مصلحت جامعه و اهل مدينه و هم چنين مصلحت خود آن گروه اقتضا كند، بايد آنها را از مدينه اخراج كرد.3. مجازات:برخى از اين گروهها نه قابل اصلاح از راه تربيت هستند و نه با اخراج و تبعيد، به راه هدايت كشيده ميشوند و تنها مصلحتشان و مصلحت جامعه، در اين است كه آنها مجازات شوند.1. همان.2. السياسة المدنيه، پيشين، ص 106.