بیشترتوضیحاتافزودن یادداشت جدید
هر يك از اين امور، نزد مردم مدينه جاهله، سعادت و خوشبختى است و سعادت بزرگ و كامل، عبارت از اجتماع همه اينها است و آن چه در برابر و ضد آنها است، كه شقاوت باشد، عبارت است از امراض و آفات بدنى فقر و عدم بهرهبردارى از لذات مادى و نيز آن كه در خواهشها و اميال و هواهاى نفسانى خود آزاد نباشند و مكرم و معظم نباشند.»1در «الملّة» تعريف نظام سياسى جاهله چنين آمده است: «المدينة او الامة المنقادة لما تمكن فيها الرئاسة الجاهلية من الافعال و الملكات تسمى المدينة اوالامة الجاهليه»؛2 يعنى نظام سياسى مدينه يا امت، اگر پيرو افعال و ملكاتى كه رياست جاهله در آنها ايجاد كرده، باشند، موسوم به مدينه يا امت جاهله هستند. در مواردى فارابى مدينه جاهله را از منظر دين و آيين تعريف ميكند و ميگويد: «المدن الجاهله انما تحدث متى كانت الملّة مبنية على بعض الآراء القديمة الفاسدة»؛3 يعنى مدينههاى جاهله هنگامى به وجود ميآيند كه اساس وجودى دين بر پارهاى از آراى فاسده قديمى مبتنى و استوار باشد. به عبارت ديگر، مدينه جاهله عبارت از مدينهاى است كه پيرو دين فاسد باشد.سرانجام همانطور كه در مبانى و اصول آراى غير فاضله بيان شد، مدينه جاهله، از ديدگاه فارابى، از چند منظر قابل تعريف است:1. تعريف مدينه جاهله از منظر سعادت: «مدينهاى است كه مردم آن، نه سعادت را ميشناسند و نه به دل آنان خطور ميكند و به دليل همين جهل، آن را مدينه جاهله ناميدهاند».42. تعريف مدينه جاهله، از منظر رياست: «مدينهاى است كه پيرو اعمال و1. آراء اهل المدينة الفاضله، پيشين، ص 131 - 132.2. الملّه، پيشين، ص 55.3. آراء اهل المدينة الفاضله، پيشين، ص 151.4. همان، ص 131.