بیشترتوضیحاتافزودن یادداشت جدید
ثروت و مكنتى دريافت ميشود. بهترين رئيس نزد آنان كسى است كه بهترين انديشهها و چارهجوييها را در راه رسيدن مردم به هدفها و اميال نفسانى خود، كه در عين حال، گوناگون و متنوع است، به كار گيرد.2. برابرى شهروندان: در مدينه جماعيه، اعتقاد بر اين است كه همه انسانها از آزادى و برابرى و تساوى حقوق برخوردارند: «اهلها متساوون و تكون سنتهم ان لافضل لانسان على انسان فى شيء اصلاً»؛1 يعنى همه انسانها حقوق مساوى دارند و سنتهاى آنان هم براين اساس بنا نهاده شده كه هيچ انسانى بر انسان ديگر برترى ندارد.3. بافت ناهمگون اجتماعى: آزادى بيحد و حصر در همه ابعاد حيات اجتماعى سبب شده است كه مردم اين جوامع به دستههاى مختلف و متباين تقسيم شوند و افرادى از نژادها و قبايل و مذاهب و گرايشهاى فكرى و رفتارى مختلف، با خواستههاى مختلف كه در ديگر مدينهها پراكندهاند، در اينگونه مدينهها يك جا تجمع كنند، اعم از مردم شريف تا پستترين و رذل ترين انسانها و از طرفى، معيار استقرار ارزشها و نهادها و رياست، از ثبات و استحكامى برخوردار نيست و دستخوش حوادث و آمال و آرزوها و هواهاى نفسانى است و چون رهبرى مقتدرى در جامعه وجود ندارد، بلكه تمام ساختارها و گرايشهاى نظام رهبرى، بر اساس همين ناهمگونيها و اضطرابها استوار شده است، بنابراين، مجموعه اين عناصر، حكومت جماعيه را غيرمنسجم و ناهمگون ساخته است.4. تنوع فرهنگى: حكومت جماعيه، تنها حكومت جاهلى است كه همه انسانها به نوعى ميتوانند مطلوب و خواسته خويش را در آن جستجو كنند. بنابراين، مردم و ملتهاى گوناگون به سوى آن روى ميآورند و در آن از هر نوع نسلى و خلق و خويى و بچههايى به وجود ميآيند. فرزندانى كه نهادها و1. همان، ص 99.