بیشترتوضیحاتافزودن یادداشت جدید
مكتب اسكندريه بود و هيروفيلوس طبيب، از بنيانگذاران مكتب اسكندريه، اولين كسى بود كه به فرمان بطلميوس به پيروى از روش ايرانيان پيش از اسلام، به تجارب طبى در محكومان و زندانيان مبادرت كرد. فيلسوف و طبيب مشهور جالينوس، القلوذى از اهالى برغامس (131 ـ 200م) پرورش يافته مكتب اسكندريه است كه كتابهاى وى در طب و داروشناسى و تشريح، مورد استفاده مسلمانان بوده است.در دوره تسلط روم مسيحى بر اسكندريه، شهرت فلسفه اين مكتب، همپاى رياضيات، نجوم و طب بوده است و به ويژه تلاشهايى كه براى مصالحه آراى افلاطون و ارسطو با آراى فلسفى و دينى يهوديت و مسيحيت به عمل آمد، موجب پيدايش روشهاى جديدى در فلسفه شد كه به «روش نوافلاطوني» و «نو فيثاغوري» مشهور بود. از فلاسفه مشهور اين دوره، فيلون اسكندرانى (20 ق.م ـ 40 م) و امونيوس (اواخر قرن دوم و اوايل قرن سوم ميلادي) بنيانگذار فلسفه نوافلاطونى و شاگردانش، فلوطين، صاحب تاسوعات (205 ـ 270 م)، لونگين، اوريگن و فرفوريوس (233 ـ 304م) بودهاند كه فلسفه افلاطونى را به كمال رسانيدند. البته در تحكيم مبانى اين فلسفه، سهم عمده با امونيوس، فلوطين و فرفوريوس1 بوده است.حوزه علمى اسكندريه تا اواخر قرن اول هجرى داير بود و بنابر شواهد تاريخى، در عهد عمر بن عبدالعزيز به انطاكيه منتقل شد. بنابراين، در جريان فتح مصر به دست مسلمانان، اين مركز داير بوده است؛ اما در گير و دار اختلافات و تعصبات داخلى، برخى از كتابخانههاى آن از ميان رفته است. نقل شده كه بزرگترين كتابخانه اسكندريه، كه حدود هفتصد هزار جلد كتاب داشت، به فرمان قيصر، در سال 47 ميلادى در جريان ورود وى به اسكندريه، سوزانده شد و مجدداً وى به ايجاد آن همت گماشت. سپس در سال 390 ميلادى ويران گشت. ذبيحالله1. فارابى در چند اثر خود، بهويژه در كتاب الجمع بين رأى الحكيمين به فلوطين و فرفوريوس استناد ميكند.