بیشترتوضیحاتافزودن یادداشت جدید
گذشته، اين شهر «خاسيس» ناميده ميشد و نام كنونى آن «اسكى حلب» است و از بقاياى ابنيه شهر قديم، هنوز آثارى در آن وجود دارد.1در اين مركز، علاوه بر رياضيات و طبيعيات و الهيات ونجوم و كيميا و طب، فلسفه يونان و اسكندرانى با زبان يونانى تعليم داده ميشد و از اين مكتب، گروه بسيارى از دانشمندان سريانيزبان بيرون آمدند و هر كدام، مترجمانى براى انتقال ميراث يونانى، از جمله، آثار افلاطون، ارسطو و افلاطونيان جديد، به زبان سريانى بودند؛ همانطور كه اين دانشمندان، از زبان پهلوى نيز آثارى را مانند كليله و دمنه، از سانسكريت به پهلوى و اسكندرنامه و سند بادنامه، از يونانى به پهلوى ترجمه كردهاند و بعدها مدارس سريانى اين مركز، تا مدتى از دوره اسلامى، واسطه نقل علوم يونانى به عربى بودند و تقريباً همه آثار فلاسفه و اطبا و رياضيدانان و منجمان يونانى و اسكندرانى و سريانى را به عربى ترجمه كرده و يا عامل اين امر بودند. از اين جهت است كه نقش دانشمندان سريانى در انتقال علوم گذشته به عربى، بيش از ديگران است. جاثليق، استاد فلسفه، طب و نجوم، ثوماالرهاوى و جاثليق طيماثاوس اول، كه نزد خلفاى عباسى از اعتبار و مقامى خاص برخوردار بود و با امام صادق عليه السلام و شاگردانش مناظرههايى داشت، در اين مركز بودهاند. مدرسه دير قديس افثينوس، در اين شهر، بسيار مهم بوده و به ويژه در دوره اسلامى، مركز انتقال علوم يونانى به عربى بود.
7. مراكز علمى ايران
علوم يونانى و اسكندرانى در راه پيشرفت خود به سوى مشرق، اندك اندك به كشورهاى تابع شاهنشاهى ساسانى راه يافتند و به ايران وارد شدند. در مداين، جندى شاپور، سلوكيه، ريو اردشير، مرو، بلخ، سغد و غيره، مراكزى براى تعليم اين علوم به وجود آمد. ناگفته نماند كه در خود ايران، پيشرفتهايى در علوم، به1. صفا، ذبيحالله، همان، ص 14.