بیشترتوضیحاتافزودن یادداشت جدید
نكرده است.»1 نظر جابرى نه تنها از مشى محققانه برخوردار نيست، بلكه خلاف ايده اكثر فارابى شناسان شيعه و سنى است كه در جاى خود، در رد آن استدلال خواهيم آورد.و اما درباره رفتار وى بر طريقه مذهب شيعه، طبيعى است كه بايد به شرايط و مقتضيات آن روز نظر كرد. زندگى فارابى در عصرى است كه براى شيعيان، آشكار كردن مذهب، كار سادهاى نبود، بهطورى كه در همان زمان، سه تن از نواب خاص امام عصر (عج)، كه مرجع و ملجأ تشيع بودند، در خفا عمل ميكردند. جالب است كه نايب سوم، يعنى حسين بن روح نوبختى ـ رضوان الله تعالى عليه ـ (305 ـ 326) از خاندان نوبخت ايرانى، به همين دليل، با دستگاه، همكاريهايى داشته و در دوران فقر مالى، خليفه الراضى بالله به او كمك مالى ميكرد و به آنها نزديك ميشد تا به نياتش پينبرند.2نزاع شديد اعتقادى بين حنبليان و ديگر فرقهها، از جمله شيعيان، آن چنان شديد بود كه به تعبير سيوطى، بر سر تفسير يك آيه «عسى ان يبعثك ربك مقاماً محموداً» آشوب و بلوايى در بغداد به پا شد كه مدتها ادامه يافت و جماعت بسيارى در اين نزاع جان باختند. حنبليها ميگفتند: معناى آيه اين است كه خداوند او را بر عرش خويش مينشاند و شيعيان مقام محمود را درباره پيامبر صلّى الله عليه وآله به قدرت شفاعت او ميدانستند.3 بنابراين، در اين شرايط، تظاهر به رفتار شيعى بسيار مشكل بود و نقل تاريخى هم ما را مساعدت نميكند.اما در عين حال، سر نخهايى از ارتباط فارابى با برخى از شيعيان مورد توجه نايب سوم امام عصر (عج)، در دست است؛ نظير محمد بن قاسم كرخى، وزير عباسى (322 ـ 329) كه ايشان به توصيه حسين بن روح نوبختى رحمهالله محل رجوع شيعيان در دربار عباسى بود و همچنين شخصيت سياسى لايقى، مانند ابوالحسن1. عبدالسلام بن عبدالعالى، الفلسفة السياسيه عند الفارابى، پيشين، ص 28.2. اباذرى، عبدالرحيم، ابوالقاسم حسين بن روح نوبختى، ص 66.3. سيوطى، عبدالرحمن، تاريخ الخلفاء، پيشين، ص 384.