بیشترتوضیحاتافزودن یادداشت جدید
36. فلسفة ارسطوطاليس.37. فلسفة افلاطون.38. فصول منتزعه (فصول المدني).39. فضيلة العلوم.40. القياس.41. القياس الصغير على طريقة المتكلمين.42. مايصح و ما لا يصح من احكام النجوم.43. ما بعد الطبيعه.44. معانى العقل.45. ما ينبغى ان يقدم قبل تعلم الفلسفه.46. المدخل.47. المسائل الفلسفية و الاجوبة عنها.48. المقولات.49. الملّة.50. الملّة الفاضله.51. موسيقى الكبير.52. الوحده و الواحد.آثار فوق، منابعى هستند كه در نوشتن اين كتاب، از آنها بهره گرفته شده است و برخى از آثار ديگر نيز وجود دارند كه متأسفانه دسترسى به آنها نداشتيم در كنار اين آثار، مسافرتهاى علمى فارابى از ماوراء النهر به حران و بغداد و حلب و دمشق و مصر، همه حكايت از آن دارند كه وى اندوختههاى فراوانى از دانشها و علوم و معارف بشرى داشته است. تسلط او بر زبانهاى فارسى، تركى و عربى و آشنايى او با زبان يونانى، به او توانايى داده بود كه بر علوم زمانه خويش چيره گردد تا آنجا كه ابن خلكان آورده است: بيش از هفتاد زبان