بیشترتوضیحاتافزودن یادداشت جدید
نازل استفاده ميكند و در اصل سياست، از جدل صاعد بهره ميگيرد تا به واسطه اين دو روش، بين انسان مدنى و عقل فعال مفيض فيوضات الهى، ارتباط برقرار كند و در واقع، با ايجاد ارتباط بين عالم ما فوق قمر و عالم مادون قمر به پرورش رابطى به نام «نبي» و «منذر»1 و «رئيس اول»، به عنوان عضو رئيسه در حيات اجتماعى انسان، «سياست فاضله»2 خود را بنا كند.با اين مقدمه، روشن شد كه فارابى در منظومه فكرى خويش، اهتمام بسيارى به «روش» دارد و در هر بحث علمى، فلسفى و سياسى، به آن توجه دارد. مباحث او در طبيعيات و ما بعدالطبيعه، در انسانشناسى و دولتشناسى، بر اساس قواعد روشى است نه بر مبناى فرضيات و احتمالات و اوهام فيلسوفانه. مقصود از «روش» عبارت است از راهكارهاى قانونمند كه براى رسيدن به مقصود، به كار ميروند. بدينرو، طبيعى است كه در هر علمى، روش متناسب با خود آن علم مطرح باشد و در منظومه فكرى معلم ثانى، كه مجموعهاى از علوم عقلى، سياسى و اخلاقى است، روشهاى متنوعى به كار رفته است. در متافيزيك روشى دارد و در معرفتشناسى، روش ديگرى. اخلاق و سياست هم، هر كدام روش خاص خود را دارند؛ اما اهميت متدولوژيكى منظومه فلسفى فارابى به اين است كه بين روشهاى متعدد، نوعى ارتباط و اتصال وجود دارد و همه روشها در نقطه «وحدت حقيقت» با هم تلاقى ميكنند وبه غايت واحد ميرسند. با همين روش است كه فارابى در سيزده مورد اختلاف بين افلاطون و ارسطو جمع ميكند و كتاب «الجمع بين رأى الحكيمين»3 را مينويسد.پس از ذكر اين مقدمه، به «روش علمي» معلم ثانى ـ رحمة الله عليه ـ اشاره1. آراء اهل المدينة الفاضله، پيشين، ص 125.2. فارابى، ابونصر، الملّه، تحقيق دكتر محسن مهدى، بيروت: دارالمشرق، 1967، ص 55.3. كتاب الجمع بين رأى الحكيمين توسط دكتر البير نصرى نادر تحقيق و تعليق شده و از طرف انتشارات دارالمشرق بيروت چاپ شده است و در سال 1405 قمرى انتشارات المكتبة الزهرا در ايران اقدام به نشر چاپ دوم آن كرد.