بیشترتوضیحاتافزودن یادداشت جدید
1. صنايعى كه غايتشان لذت است.2. صنايعى كه غايتشان منفعت است.3. صنايعى كه غايتشان زيبايى است.فارابى از علوم و صنايع قسم سوم، به حكمت و فلسفه تعبير ميكند و آنها را به دو بخش حكمت نظرى و حكمت عملى يا فلسفه مدنى تقسيم ميكند و علوم تعاليم (علم عدد، هندسه، مناظره و...)، علم طبيعى و علم ما بعدالطبيعه را زير مجموعه فلسفه نظرى ميداند. وى حكمت علمى يا فلسفه مدنى را هم به دو بخش صنايع خلقى و فلسفه سياسى تقسيم ميكند و ميگويد: «الفلسفة المدنية صنفان: احدهما يحصل به علم الافعال الجميلة و الاخلاق التى تصدر عنها الافعال الجميلة و القدرة على اسبابها و به تصير الاشياء الجميلة قنية لنا و هذه تسمى الصناعة الخلقية و الثانى يشتمل على معرفة الامور التى لاهل المدن و القدرة على تحصيلها لهم و حفظها عليهم و هذه تسمى الفلسفة السياسية»؛1 يعنى فلسفه مدنى دو قسم است: يك قسم كه با آن، افعال زيبا و اخلاقى، كه منشأ افعال زيبا است و قدرت بر اسباب آن را تحصيل ميكند و به «صناعت خلقي» موسوم است و نوع دوم، مشتمل بر شناخت امورى است براى اهل مدينهها و قدرت بر تحصيل و حفظ آن براى اهل مدينه، كه به «فلسفه سياسي» موسوم است.فارابى درباره جايگاه «فلسفه» ميگويد: رسيدن به سعادت، از راه اشياى جميله است كه به واسطه فلسفه تحصيل ميشوند. سپس با بحث روشى و منطقى، معتقد است كه فلسفه از طريق «جودت تمييز» و ادراك صحيح، قابل تحصيل است و آن هم از طريق «قوت ذهن» بر درك صواب امكان پذير است وقوت ذهن براى تشخيص حق از باطل، از طريق صناعت منطق ميسر است و منطق براى صحت و سقم معقولات، كه در حوزه ذهن و عقل هستند، كارايى دارد. بنابراين، وصول به سعادت، اولين مرتبهاش تحصيل صناعت منطق است و چون تحصيل1. التنبيه على سبيل السعاده، پيشين، ص 66-67.