تجرد نفس حاج ميرزا جواد آقا مىگويد: روزى استادم، ملاحسينقلى همدانى به من فرمود: مقام تربيت فلان شاگرد به عهده شماست! آن شاگرد همتى فراوان داشت و عزمى راسخ. مدت شش سال در مراقبت و مجاهدت كوشش كرد تا به مقامى رسيد كه توانايى كافى براى ادراك و تجرد نفس به دست آورد.خواستم اين سالك راه سعادت، به دست استاد بدين فيض نايل و به اين خلعت الهيه زينتشود. او را با خود به خانه استاد بردم. پس از عرض مقصود و مطلوب، استاد فرمودند: اين كه چيزى نيست! و فورا با دستخود اشاره كردند و فرمودند: تجرد مثل اين است; آن شاگرد مىگفت: ناگاه ديدم كه از بدنم جدا شدهام و در كنار خود موجودى را مانند خود مشاهده مىكنم. (1)