غيبت و زحمت چهل روزه - عارف کامل میرزا جواد آقا ملکی تبریزی (قدس سره) نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

عارف کامل میرزا جواد آقا ملکی تبریزی (قدس سره) - نسخه متنی

احمد لقمان

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

غيبت و زحمت چهل روزه

سيد احمد فهرى مترجم رساله لقاءالله درباره غيبتى كه در حضور مرحوم حاج ميرزا جواد آقا شده مى‏نويسد: از يكى از دوستان شنيدم كه گفت: در مجلس مؤلف بزرگوار، مرحوم حاجى ميرزا جواد ملكى - قدس الله نفسه - يكى از حضار غيبتى كرده بود. آن بزرگوار خيلى ناراحت‏شده و خطاب به غيبت كننده فرموده بود:

چهل روز مرا به زحمت انداختى! (11)

آرى صفاى باطن و نورانيت وجود ايشان به حدى بود كه با كوچك‏ترين عمل ناشايست، غبار دورى از ياد خدا را بر وجود خويش حس مى‏كرد. جام باده هستى مرحوم ملكى به عبادت عشق مى‏ورزيد و از ياد خدا و همدمى با آن لذت فراوان مى‏برد. او در هر سال سه ماه پى درپى روزه مى‏گرفت و روزه رجب و شعبان را به رمضان متصل مى‏كرد.

وى در قنوت نمازهاى نافله، اين بيت عارف شيراز را از عمق جان زمزمه مى‏كرد:




  • ما را زجام باده هستى خراب كن
    زان‏ پيشتر كه عالم‏فانى شود خراب (12)



  • زان‏ پيشتر كه عالم‏فانى شود خراب (12)
    زان‏ پيشتر كه عالم‏فانى شود خراب (12)



مرحوم آية‏الله حاج شيخ محمدرضا طبسى‏رحمه الله از شاگردان درس اخلاق مرحوم حاج ميرزا جواد آقا، خاطره روزى از روزهاى درس آن استاد فرزانه را اين گونه بيان مى‏كند: دو ساعت‏به غروب بود كه ايشان براى تدريس درس اخلاق به مدرسه فيضيه تشريف آوردند، در بحث آن روز اين آيه قرآن مطرح شد:

«ان الذين قالوا ربنا الله ثم استقاموا تتنزل عليهم الملائكة... (13)».

بعد از آن اين جمله را فرمود: از دنيا نرفتم و در وادى السلام نجف با چشمان خودم ديدم كه ارواح مؤمنين دور هم حلقه زده‏اند. (14)

/ 43