پيامبران انسان هايى شايسته، پاك، درست كار و بزرگوارى بودند كه خداى متعال آنان را مبعوث و مأمور فرمود تا ميان او و مردم سفير باشند و پيام ها و دستورهاى وى را كه به وسيله وحى مى گرفتند به مردم برسانند.پيامبران به وسيله وحى الهى كه از هر جهت درست و مطابق واقع است و از هر گونه خطا و اشتباه مصون است جامعه را به خير و رستگارى هر دو جهان (دنيا و آخرت) رهبرى كردند.بحث درباره پيامبران آسمانى در دو قسمت انجام مى گيرد.1. درباره مطلق پيامبران آسمانى و بدون آن كه نبوت شخص معينى، مانند حضرت موسى يا حضرت مسيح و حضرت محمد صلّى الله عليه وآله وسلّم مورد بحث قرار گيرد، در اين صورت آن را بحث (نبوت عامه) مى نامند؛.2. درباره نبوت شخصى خاص كه هدف بيان دلايل و اثبات نبوت فرد معينى از انبيا، مانند حضرت محمدْ باشد كه آن را بحث (نبوت خاصه) مى نامند.در اين درس ها بحث ما درباره (نبوت عمومى) و رسالت عمومى پيامبران است و اصول بحث ما در اين زمينه در مسائل زير خلاصه مى گردد:.1. لزوم بعثت پيامبران؛.2. راه شناسايى پيامبران واقعى از مدعيان دروغين؛.3. حقيقت وحى كه وسيله ارتباط پيامبران با جهان ديگر است چيست.4. شرايط روحى و جسمى پيامبران الهى.توضيح اين كه پيش از هر چيز بايد ثابت شود كه بشر به پاى خود و تنها به راهنمايى عقل نمى تواند به كمالى كه هدف آفرينش است و او براى آن آفريده شده است برسد، بلكه براى راهنمايى او به كمال ممكن، آموزگارانى لازم است كه از سوى خداوند اعزام گردند و او را در اين راه كمك كنند و مقدمات تكامل او را فراهم سازند. از اين جهت نخستين بخش از مباحث (نبوت عامه) بحث (لزوم بعثت پيامبران از ديدگاه عقل) است.و از آن جا كه در طول تاريخ همواره مقام شامخ (نبوت) مورد طمع گروهى از شيادان و تبهكاران قرار گرفته و آنان با تزوير و دروغ، تظاهر به پيامبرى نموده و خود را سفيران الهى ناميده اند دانشمندان براى شناسايى مدعيان دروغ گو از پيامبران واقعى و راستين، طرق و راه هايى را معرّفى كرده اند كه از آن راه ها، مى توان نبىّ واقعى را از (متنبّى) دروغ گو شناخت و ما در آينده درباره اين طرق به طور مشروح بحث خواهيم كرد و خواهيم گفت كه، يكى از آنها (و نه طريق منحصر) اعجاز و معجزه پيامبران است و درباره حقيقت اعجاز به طور گسترده سخن خواهيم گفت و اين بخش، يعنى (راه شناسايى پيامبران) دومين بحث ما را تشكيل مى دهد.و چون زيربناى تعاليم پيامبران را (وحى) و ارتباط با جهان غيب تشكيل مى دهد در كتاب هاى (عقايد) بخشى به نام (وحى و حقيقت آن) مطرح گرديده و نظرها و آرايى درباره واقعيت اين ادراك و شعور مرموز بيان شده است.ما در اين قسمت، بيشتر به انتقاد از نظريه اى پرداخته ايم كه در كتاب هاى غرب زدگان و برخى خاورشناسان مكرّر به چشم مى خورد و آن اين كه تعاليم پيامبران را مولود نبوغ فكرى و عظمت درك روحى آنان قلمداد كرده اند! ما در اين بخش خواهيم گفت كسانى كه دستورها و مقررات پيامبران را زاييده قدرت فكرى آنان مى دانند، (اگر نه آگاهانه و مستقيم لااقل ناآگاهانه و غير مستقيم) منكر اصل (نبوت و سفارت الهى) هستند و حقيقت وحى چيز ديگرى است كه واقعيت آن بر ما پوشيده است و گيرندگى خاص و مرموزى مى خواهد كه تنها در اختيار پيامبران است. بنابراين، بحث درباره وحى، سومين بحث ما را تشكيل مى دهد.از سويى ديگر، هر فردى، لايق و شايسته مقام پيامبرى نيست و افرادى لياقت منصب پيامبرى را دارند كه يك سلسله شرايط را دارا باشند.نخست آن كه بايد معصوم از گناه باشند، يعنى در همه زندگى گرد گناه نگشته و دامن خود را به گناه آلوده نكرده باشند و نه تنها بايد در برابر گناه و هر نوع نافرمانى، معصوم و بيمه باشند، بلكه بايد در ابلاغ احكام و مقررات الهى نيز از هر نوع اشتباه و خطا مصون و محفوظ باشند و نيز از هر نوع (بيمارى) و (نقص عضوى) كه موجب تنفر و دورى مردم از گرايش به آنها مى شود، منزه و پيراسته باشند. اين قسمت، از مباحث مهم مسأله (نبوت) است كه از نخستين روزهاى تدوين علم (عقايد و مذاهب) (علم كلام) براى علما مطرح بوده و آنان كتاب ها و رساله هايى در اين زمينه نوشته اند. با طرح اين موضوع، بحث هاى چهارگانه نبوت عامه به پايان مى رسد.