درس 50: دو راه ديگر براى شناسايى پيامبران - عقائد اسلامی در پرتو قرآن عقل و حدیث نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

عقائد اسلامی در پرتو قرآن عقل و حدیث - نسخه متنی

جعفر سبحانی‏

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

درس 50: دو راه ديگر براى شناسايى پيامبران

آيا راه شناختن پيامبران واقعى، منحصر به اعجاز و كار خارق العاده است، يا راه هاى ديگرى نيز براى شناسايى آنها وجود دارد.

پاسخ اين پرسش مثبت است و دو راه ديگر براى شناسايى پيامبران وجود دارد كه بيان مى گردد:.

1. تصريح پيامبر پيشين

كسى كه نبوت او از روى دلايل قطعى ثابت شده است پيامبر آينده را با ذكر نام و مشخصات، تعيين مى نمايد، خواه اين دو نفر در يك عصر زندگى كنند يا در دو عصر مختلف و در هر حال تصديق نبى پيشين، بايد آن چنان صريح و روشن و آشكار و دور از هر نوع ابهام و ترديد باشد كه براى افراد حقيقت جو، موجب اطمينان و يقين گردد. از باب نمونه به آيه زير توجه فرماييد:.

وَ اِذ قالَ عيسىَ بنُ مَريَمَ يا بَنى اِسرائيلَ اِنّى رَسُولُ اذ اِلَيكُم مُصَدّقاً لِما بَينَ يَدَىَّ مِنَ التَوراةِ وَ مُبَشِّراً بِرَسُولٍ يَاْتى مِن بَعدى اسمُهُ اَحمَد...؛(3).

و (به ياد آر) وقتى را كه عيسى بن مريم گفت: اى بنى اسرائيل! من پيامبر و فرستاده خدا به سوى شما هستم و تصديق كننده توراتم كه در برابرم قرار دارد و بشارت دهنده ام به پيامبرى كه پس از من مى آيد و نام او (احمد) است.

عيسى در اين گفتار خود، با بيان هر چه كامل تر، به نبوت شخصى كه پس از وى مى آيد و نام او احمد است، تصريح نموده و شك و ترديد را درباره نبوت (احمد) از اذهان حقيقت جويان زدوده است.

اصولاً مقامات شامخ و بلندى مانند نبوت و امامت بايد با دلايل قطعى و روشن ثابت گردد و جمله اى كه بيانگر نبوت آينده است بايد آن چنان روشن باشد كه براى آيندگان سند قطعى شمرده شود.

حضرت موسى با كمال صراحت از خداوند خواست كه برادر او را در كار تبليغ دخالت دهد و او را وزير و ياور موسى قرار دهد و اين حقيقت را با جمله زير بيان نمود:.

وَ اجعَل لى وَزيراً مِن اَهلى هِروُنَ اَخى اُشْدُد بِهِ اَزْرى و اَشرِكهُ فى اَمرى؛(4).

از كسانم براى من وزير و پشتيبان قرار ده، هارون برادرم را، و پشت مرا به سبب او محكم نما و او را در كار تبليغ شريكم فرما.

خداوند نيز با صراحت هر چه كامل تر به نداى او پاسخ مثبت گفته مى فرمايد:.

قَد اوتيتَ سُولَكَ يا موسي؛(5).

ما درخواست تو را اجابت نموديم.

در جاى ديگر به نبوت هارون تصريح نموده مى فرمايد:.

وَ وَهبنا لَهُ مِن رَحمَتِنا اَخاهُ هِروُنَ نَبيّاً؛(6).

از رحمت خود (به موسى براى يارى و كمك) برادرش هارون را كه پيامبر است بخشيديم.

بهره بردارى از اين راه براى اثبات نبوت پيامبر اسلام بستگى به اين دارد كه از مجموع بشارات وارد شده در عهد جديد و قديم، نبوت حضرت محمد به طور صريح و روشن استفاده شود و علما و دانشمندان بزرگ اسلام بشارات زيادى را كه در كتاب عهد جديد و قديم درباره نبوت حضرت محمد آمده گرد آورده اند و درباره آنها كتاب ها و رساله ها تأليف كرده اند و لازم است براى حقانيت دين اسلام اين تحقيقات با گستردگى هر چه بيشتر ادامه يابد.

2. گردآورى قراين

راه ديگر جهت شناسايى پيامبران گردآورى قراين و شواهد است تا انسان از مجموع اين قراين و شواهد نبى را از متنبّى تميز دهد.

امروزه يكى از طرق قضاوت و داورى در محاكم رسمى، گردآورى قراين و شواهدى است كه بتواند حقيقت را كشف كند. با مراجعه اى كوتاه به پرونده هاى محاكم قضايى اين مطلب به اثبات مى رسد كه براى آشكار شدن حقيقت و شناخت مدعى راست گو از دروغ گو از اين طريق استفاده مى كنند.

اين قراين درباره پيامبران مى تواند امور زير باشد:.

الف) بررسى خصوصيات روحى و اخلاقى مدعى و علاقه او به مال و جاه و سوابق زندگى او در ميان مردم؛.

ب) محيطى كه از آن جا برخاسته است؛ مثلاً با دقت هر چه بيشتر بايد ديد كه آيا محيط وى بعثت چنين مدعى اى را ايجاب مى كرده يا نه به طور مسلم هر گاه از ميان يك ملت درس نخوانده و نيمه وحشى مردى برخيزد كه با نداشتن تحصيلات عادى، مردم را به پاكى و نيكى و نظام صحيح زندگى دعوت كند بى ترديد چنين بعثتى گواه برانگيختگى وى از طرف مقام ربوبى است؛.

ج) محتويات آيين او از نظر معارف و احكام: هرگاه سخنان او در باب معارف علمى با موازين عقل و خرد تطبيق كند و در شناسايى معارف از قبيل صفات خدا و آن چه مربوط به مبدأ و معاد است از صحيح ترين راه وارد شود و در بيان نظام اخلاقى و اجتماعى، اجتماع را به عالى ترين نظام رهبرى بنمايد و با طريقى دور از افراط و تفريط فضايل انسانى و سجاياى اخلاقى را ميان پيروان خود پرورش دهد و آنان را از سوق به ناپاكى ها و صفات پست باز دارد خود اين محتويات مى تواند گواه بر ارتباط او با مقام بالا باشد؛.

د) ثبات او در راه دعوت؛ ثبات او در طريق دعوت خود يكى ديگر از قراينى است كه مى تواند گواه بر صدق گفتار او باشد. هرگاه او در طول زندگى به تمام آن چه كه مى گويد و دعوت مى كند عمل نمايد و تا آخر زندگى در اين راه استقامت ورزد و از دعوت خود باز نگردد خود اين عمل گواه بر صدق اوست؛.

ه) وسايلى كه از آن براى پيشرفت آيين خود استفاده مى كند؛ هرگاه مدعى نبوت براى پيشرفت اهداف خود از وسايل صحيح كه عقل و خرد آن را تصديق مى كند استفاده نمايد و از دروغ و ستم و صحنه سازى براى پيشبرد مقاصد خود اجتناب ورزد، و از منطق غلط (الغاية تبرر الوسيله) (هدف مجوز به كار بردن هر نوع وسيله است) بيزار باشد، خود اين كار نشانه سلامت روح و فكر اوست و بعيد است كه چنين فردى در اصل دعوت خود دروغ بگويد؛.

و) وضع پيروان وى؛ وضع روحى، فكرى و اخلاقى افرادى كه دور مدعى نبوت را مى گيرند روشنگر وضع پيشواى ايشان است، هرگاه بيشتر نزديكان و بستگان وى كه كاملاً از وضع داخلى او آگاهند به وى ايمان آورند و يا غالب كسانى كه به وى مى گروند گروهى باشند كه در خرد و دقت و پاكى در ميان مردم نمونه باشند در اين صورت انسان به صدق دعوت مدعى، اطمينان پيدا مى كند.

/ 326