درس 52: چرا وحى حس همگانى نيست - عقائد اسلامی در پرتو قرآن عقل و حدیث نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

عقائد اسلامی در پرتو قرآن عقل و حدیث - نسخه متنی

جعفر سبحانی‏

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

درس 52: چرا وحى حس همگانى نيست

اعتراف به وحى كه اساس تصديق نبوت پيامبران است ما را بر آن مى دارد كه امكان وجود چنين ادراكى را ارزيابى كنيم.

ممكن است گفته شود: نتيجه بحثِ پيش اين شد كه پيامبران آسمانى داراى دستگاه گيرنده مرموزى هستند كه مى توانند به وسيله آن با مبدأ آفرينش و يا سفيران وى (فرشتگان) ارتباط بر قرار كنند و به عبارت روشن تر، يك نوع ادراك و حس علمى است كه با آن مى توانند در هر نقطه اى كه قرار دارند بدون ابزار مادى از جهان غيب گزارش دهند و اخبار و پيام هاى آن جا را دريافت نمايند.

در اين صورت اين سؤال پيش مى آيد كه آيا چنين حسى امكان دارد، و اگر امكان دارد چرا در انسان هاى ديگر از چنين حسى خبرى نيست.

پاسخ در امكان چنين حسى كافى است كه علم و فلسفه آن را مردود نشمرده است، ولى چرا همه انسان ها داراى چنين ادراك مرموزى نيستند، چندان سؤال موجهى نيست. زيرا لزومى ندارد اگر حسى در فردى پيدا شد در همه افراد نيز وجود داشته باشد.

حواس پنج گانه از عمومى ترين حواس انسان است، ولى افرادى پيدا مى شوند كه فاقد يك يا دو و يا چند حس مى باشند. آيا اين افراد حق دارند، دارندگان حواس پنج گانه را به باد انتقاد بگيرند و حسى را كه خود فاقد آن هستند رد و نفى كنند.

نوابغ جهان داراى شعور و ادراك خاصى در حل مسائل و مشكلات مى باشند، آيا افراد معمولى به خود حق مى دهند كه وجود چنين ادراك و شعورى را در آنان انكار نمايند.

تمايلات جنسى كمالى است كه در نهاد همه انسان ها، (بالقوه) وجود دارد، ولى فصل رشد و نمو آن دوران بلوغ است و گاهى افرادى بر اثر يك سلسله عوامل ناگوار براى هميشه از آن محروم مى گردند. آيا چنين افرادى حق دارند به انكار چنين احساسى برخيزند.

روان شناسان قديم و جديد مى گويند: در پس پرده وجود انسان، مرتبه اى وجود دارد كه اگر روزنه اى به سوى آن باز شود چنان كه گاهى در اهل رياضت اتفاق مى افتد، بسيارى از اسرار پنهانى براى او مكشوف مى گردد.

بنابراين، انتظار اين كه اگر حسى در فردى يا افراد خاصى پيدا شد بايد در همه افراد وجود داشته باشد بسيار انتظار بى جايى است، حتى در حيوانات نيز يك چنين تفاوتى به چشم مى خورد.

شب پره، داراى حس خاصى است با اين كه چشم درستى ندارد پيش از برخورد به مانع، وجود آن را با دقت و مهارت زياد حس مى كند و راه خود را كج مى نمايد. حس (مانع شناسى) اين پرنده به اندازه اى نيرومند است كه از پرپيچ ترين راه ها مى گذرد، اما هرگز به مانعى برنمى خورد.

بسيارى از حيوانات پيش از ريزش برف و باران، نزول آن را احساس مى كنند و با اين كه هوا صاف است موقع خواب، به نقطه اى پناه مى برند كه باران گير نباشد.

بسيارى از جانوران وقوع زلزله راپيش بينى كرده قبل از وقوع حادثه نعره هاى جگرخراشى مى كشند و گاهى درهاى (طويله) را شكسته به بيابان ها مى دوند. برخى جان داران در فصل تابستان از شدت سرماى زمستان سال آگاه مى گردند و فعاليت هاى خود را براى حفاظت خويش و فراهم ساختن توشه زمستان، افزايش مى دهند. استاد (ميلين ادوارد) استاد دانشگاه سربن درباره حشره اى به نام (اكسيكلوپ) چنين مى نويسد:.

اين حشره، تنها زندگى مى كند و بلافاصله پس از تخم گذارى مى ميرد. وقتى احساس كرد كه دوران تخم گذارى اش رسيده سراغ قطعه چوبى مى رود و آن را سوراخ مى كند. سپس به دنبال شكوفه گل ها و برگ هاى شكرى رفته، اطراف سوراخ را با آنها مى پوشاند و يك تخم مى گذارد، سپس تراشه اى را به صورت خميرى درمى آورد و آن را به صورت سقف بر روى آن تخم مى گذارد و آن را با برگ هاى مزبور مى پوشاند. باز روى آن، تخم گذارده و به همان ترتيب اين كار را ادامه مى دهد تا تخم گذارى تمام شود و در همان وقت نيز جان مى سپارد.

هنگامى كه نوزادان سر از تخم درآوردند، به صورت كرم بى بالى هستند كه قدرت دفاع از خود ندارند و تا مدت يك سال نمى توانند براى خود غذايى تهيه كنند، اين وضع ايجاب مى كند كه نوزادان اين حشره، در نقطه اى آرام و محكم يك سال تمام زندگى كنند.

اين عمل حاكى است كه مادر آنها بسيارى از مسائل زندگى نوزادان خود را مى داند و آن را درك مى كند، در صورتى كه اين حس در همه جانوران و حيوانات وجود ندارد. (7).

موريانه از وجود سيمانى محكم و استوار آ گاهى دارد، كه بشر هنوز به آن دست نيافته است.

تمام اين مثال ها براى اين است كه هرگز نبايد انتظار داشته باشيم كه تمام افراد انسان و يا حيوان از نظر احساس و ادراك يك سان باشند و اگر فردى يا افرادى داراى شعور خاصى گرديدند افراد ديگر نيز مشابه آن را داشته باشند..

/ 326