امتياز سوم قرآن اين است كه از بسيط ترين و ساده ترين موضوع استفاده كرد و به وسيله آن تحدى جست و با حربه اى وارد ميدان شد كه در اختيار همه مردم جهان قرار داشت، مگر نه اين است كه تمام آيات قرآن از الفاظى تشكيل يافته است كه خمير مايه آن، همان حروف الفباست كه در اختيار همه قرار دارد، و مگر نه اين است كه آسان ترين و ساده ترين موضوع براى مردم جهان، همان سخن و انشاى كلام است و شايد براى بشر چيزى آسان تر از تكلم نباشد.با اين همه، قرآن از همين حروف الفبا و از همين كلمات و الفاظ، انشا شد و عقل هاى كلام آفرينان عرب و افكار سخن سازان جهان را مبهوت و متحير ساخت و تا كنون كه چهارده قرن از دعوت به مقابله و تحدى آن مى گذرد، محافل علمى بشر، خطيبان و سخن پردازان جهان نتوانسته اند سوره اى همانند يكى از سوره هاى كوتاه قرآن بياورند.به عبارت ديگر اين نوع اعجاز، مانند معجزات موسى و مسيح نيست كه نياز به اطلاعات و معلومات خاصى داشته باشد تا آورنده آن را به داشتن معلومات خاصى متهم سازند؛ زيرا سخن گفتن و ساختن كلام از امور فطرى همه مردم است. اگر سخنان و شيوه گفتار او در حدود توانايى بشر بود بايد لااقل بيشتر مردم بتوانند با آن مبارزه كنند؛ زيرا سخنان او نه داراى مواد خاصى بود كه در اختيار همگان نباشد و نه ساختن كلام از اين مواد كار مشكلى بود كه از عهده انسان ها خارج باشد.