درس 70: اعجاز قرآن (6) - عقائد اسلامی در پرتو قرآن عقل و حدیث نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

عقائد اسلامی در پرتو قرآن عقل و حدیث - نسخه متنی

جعفر سبحانی‏

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

درس 70: اعجاز قرآن (6)

اعجاز قرآن از ديدگاه احكام و قوانين

آيين اسلام ازنخستين روز، از ويژگى هاى خاصى برخوردار بود كه هيچ يك از آنها در ديگر آيين هاى آسمانى ديده نمى شد.

اسلام ازروز نخست به صورت يك آيين جهانى نه منطقه اى براى بشر عرضه شد و براى نفوذ خود هيچ حد و مرز جغرافيايى و نژادى نشناخت.

اسلام در ميان تمام آيين هاى آسمانى، خود را خاتم اديان و آورنده آن را خاتم پيامبران مى داند كه پس ازآن آيين و پيامبرى ديگر نخواهد آمد.

اسلام، تنها آيين رازو نيازو دينِ دعا و استغاثه نيست كه مجموع رسالت آن را يك مشت اوراد خشك و بى روح تشكيل دهد، بلكه رسالت خود را در متن اجتماع قرار داده و به تمام نقاط و جوانب زندگى بشر چشم انداخته و درباره تمام شؤون زندگى او نظرداده است و هيچ موضوعى ازديد تشريع آن بيرون نرفته است.

عظمت قوانين اسلام در صورتى به خوبى جلوه مى كند كه بدانيم در روز درخشش ستاره اسلام، انحطاط فرهنگى و اخلاقى، سايه شوم خود را بر سر ملل جهان مخصوصاً ملت شبه جزيره عربستان افكنده بود و بر اين ملت، جز وحشيگرى و قوانين جنگل چيز ديگرى حكومت نمى كرد. قلوب و افكار آنان به جاى توجّه به كسب و كار به يغماگرى متوجه بود و به بهانه اى آتش جنگ ميان آنان شعله ور مى شد و آنان از هيچ عمل زشتى روى نمى گرداندند و با كمال بى رحمى دختران خود را زنده به گور مى كردند.

قرآن در محيطى نازل گرديد كه در آن جا نه قاضى و داورى بود و نه محكمه و دادگاهى وجود داشت و گره خصومت ها تنها به وسيله زور سرنيزه گشوده مى شد. در سراسر منطقه حجاز، جز چند كاهن كه دور از اجتماع مى زيستند و گاهى نزاع را با افكار كاهنانه خود مى گشودند كس ديگرى نبود و اگر ستمگر زورمندى دست رنج ناتوانى را مى گرفت هيچ مرجع صلاحيت دارى نبود كه حق او را باز ستاند، اينك به يك گواه روشن توجه فرماييد:.

شانزده سال پيش ازبعثت پيامبرگرامى، مردى با كالاى مختصرى وارد مكه گرديد، و آن را به (عاص بن وائل) فروخت، ولى خريدار از پرداخت بهاى آن خود دارى كرد. اين مرد غريب، در محيط مكه هيچ مقام صلاحيت دارى را پيدا نكرد كه به اتكاى آن دادخواهى كند. چاره اى جز اين نديد كه در موقع طلوع خورشيد كه قريش دور كعبه جلسه هايى تشكيل مى دادند بالاى كوه ابوقبيس برود و از افكار عمومى به نفع خود كمك بگيرد، از اين جهت بالاى كوه رفت و با صداى بلند با انشاى سه بيت شعر استمداد طلبيد كه ترجمه آن اشعار چنين است:.

اى فرزندان (فهر)! به داد ستمديده اى برسيد كه سرمايه خود را داخل مكه دور از وطن واقوام خويش از دست داد! به داد مظلوم محرومى برسيد كه چهره او غبار آلود است و هنوز از احرام عمره بيرون نرفته است! اى مردانِ خانه اى كه در آن حجر اسماعيل و حَجَر اسود قرار دارد به فرياد برسيد! آن كس حلال و حرام مى فهمد كه داراى عزت نفس باشد و براى فاجر حليه گر، حرام مفهومى ندارد.

اشعار جان گداز اين مرد، شور و هيجانى در قلوب گروهى از جوانان مكه پديد آورد. در اين موقع گروهى در خانه (عبداذ بن جدعان) دور هم گرد آمدند و پيمان بستند كه اگر ستمديده اى را در مكه ديدند به كمك او بشتابند و حق او را از ظالم بستانند.

تاريخ مى نويسد: پيامبر عالى قدر اسلام در حالى كه آن روز 24 بهار ازعمر گرامى اش مى گذشت از افرادى بود كه در پيمان شركت كرد و پس از اسلام پيوسته نيزاز آن ياد مى كرد و مى فرمود: من در خانه عبداذ بن جدعان در پيمانى شركت كردم كه هرگز حاضر به نقض آن نيستم، هر چند در برابر آن به من شتران سرخ بدهند و هم اكنون اگر براى آن خوانده شوم، براى اجابت به پا مى خيزم.

مشخصات قوانين اسلامي

براى آگاهى از اهميت قوانين اسلام لازم است از مشخصات آن به خوبى آگاه گرديم. مشخصات قوانين اسلام را مى توان در شش جهت خلاصه كرد:.

1. قوانين اسلام با تمام چهره هاى تمدن انسانى سازگار است و اين خود يكى از نقاط برجسته قوانين اسلام به شمار مى رود؛.

2. تمام دستورهاى آن متكى به مقتضيات فطرت و نهاد انسانى است و قرآن در تمام قوانين خود خواسته هاى نهاد انسانى را از نظر دور نداشته و كوچك ترين تضادى با سنن خلقت انسان ندارد و رمز مهم بقاى قوانين اسلام همين است؛.

3. قوانين اسلام با ژرف نگرى خاصى وضع شده است و چيزى كه با سعادت انسان ناسازگار باشد تحريم شده و آن چه كه به حال او مفيد و سودمند است حلال معرفى گرديده است و هرگز در تحليل و تحريم از افكار ملت ها پيروى نكرده است، بلكه ملاك تشريع را مصالح و مفاسد واقعى امور قرار داده است؛.

4. انسان موجودى است مركب از جسم و جان، ماده و معنا، همان طور كه وى به ماده و لذايذ جسمانى نياز دارد به امور روحى و معنوى نيز بسان غذا نيازمند است. از اين رو در تمام قوانين قرآن هر دو جانب رعايت شده و در پرتو رعايت قوانين آن تعادلى ميان ماده و معنا پديد آمده است و احياى ارزش هاى اخلاقى و سجاياى انسانى و پاك سازى جامعه از كارهاى زشت، او را از توجه به بهزيستى جسمى و بهره گيرى از لذايذ به استثناى اعمال نامشروع كه ويرانگر بنيادهاى اخلاقى و ارزش هاى معنوى و روحى است باز نداشته است؛.

5. قوانين قرآن از ضمانت اجرايى كافى برخوردار است. علاوه بر قواى انتظامى و نظامات مادى، ضمانت اجرايى خاصى از قبيل اعتقاد به كيفرها و پاداش ها دارد و يك چنين ضمانت اجرايى در ديگر قوانين جهانى به روشنى به چشم نمى خورد؛.

6. قوانين اسلام از جامعيت و گسترش خاصى برخوردار است. قوانين آن، چنان كلى و وسيع است كه هيچ موضوعى در گذشته و امروز از قلمرو آن خارج نيست و از مجموع قوانين كلى آن، مى توان حكم هر موضوعى را استنباط كرد و هرگز نياز ندارد كه به سوى قوانين ديگران دست دراز كند تا آن جا كه بزرگ ترين فقيه قرن هشتم اسلامى مرحوم علامه حلى در كتاب (تحرير) 40000 حكم از مجموع آيات قرآن و احاديث پيامبر گرامى و جانشينان راستين او استخراج كرده و گرد آورده است. بحث و گفتگو در اين مشخصات به بحث هاى طولانى و گسترده اى نياز دارد و با مراجعه به كتاب هاى بزرگان اسلام واقعيت اين مشخصات روشن مى گردد و ما در درس هاى آينده به گونه اى مختصر پيرامون اين مشخصات بحث و گفتگو مى كنيم.

/ 326