حل اشكال - عقائد اسلامی در پرتو قرآن عقل و حدیث نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

عقائد اسلامی در پرتو قرآن عقل و حدیث - نسخه متنی

جعفر سبحانی‏

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

حل اشكال

در حل اين اشكال بايد دو مطلب را در نظر گرفت:.

الف) هرگاه اسلام و يا اصولاًمذهب را يك پديده اجتماعى بدانيم، يعنى مجموع قوانين و آداب و رسوم دينى، ساخته و پرداخته افراد متفكر اجتماع باشند در اين صورت بايد بسان خود شكل و صورت اجتماع، دست خوش تحول و تبديل شوند.

و به عبارت ديگر، از آن جا كه جامعه انسانى رو به تكامل است و هر روز، گامى به پيش مى نهد دليل ندارد كه قوانين و آداب آن يك نواخت باقى بماند. اگر تحول و تكامل، تمام پديده هاى مادى را در بر مى گيرد، چرا نبايد پديده دين را كه در اين فرض زاييده مغزهاى نوابغ است در برنگيرد ولى اگر دين را يك دستور آسمانى و فرمان خدا بدانيم خدايى كه از تمام خصوصيات زندگى انسان ها و نيازمندى هاى آنان به طور روشن آگاه است و از تمام اسرار، رموز و ريزه كارى هاى جسم، جان، عواطف و غرايز درونى او كاملاً مطلع است و از آن چه مايه خوش بختى و بدبختى اوست آگاه است در اين صورت دستورهاى او، از نقطه نظر امكان اشتباه و احتمال خطا نمى تواند دست خوش تحول و تغيير گردد؛ زيرا فرض اين است كه چنين قانون گذارى، از هر اشتباه و خطا مصون بوده و به خصوصيات ساخته خود (بشر) آگاه تر است و اما از نقطه نظر ديگر و آن اين كه تحولات زندگى ايجاب مى كند كه قوانين و مقررات نيز دست خوش تغيير گردد، پاسخ اين سؤال را در قسمت دوم بحث خواهيم گفت؛.

ب) اگر درتشريح قوانين، انسان طبيعى مورد نظر قرار گرفته و ملاك جعلِ قانون گردد و قدر مشترك ميان انسان ها در نظر گرفته شود، ديگر تحول زمان و مقتضيات عصر نمى تواند كوچك ترين دگرگونى در اين قوانين پديد آورد، زيرا در اين جهت ميان انسان عصر حجر و عصر فضا فرقى نيست؛ زيرا تمام تغييرات و تبدّلات و به اصطلاح (مقتضيات) زمان، مربوط به عادات و رسومى است كه بر اندام انسانيت پوشانيده شده است و هرگز در ذات انسان تغيير و تبدّلى رخ نمى دهد و اين مطلبى است كه دانشمندان نيز به آن اعتراف دارند و مى گويند:.

مقررات و عادات به منزله لباس هايى است كه عنصر حقيقت (لايتغير) بدن را پوشانيده است و در هر قوم و ملت و جمعيتى اين لباس به شكل و به رنگى است، ولى حقيقت طبيعت انسان يكى است و تابع اصول ثابت مى باشد.

/ 326