آشوبگران و فتنه جويان، انوشيروان را به امپراتورى روم بدبين ساختند و سرانجام وى ناچار شد كه پيمان (صلح جاويد) را ناديده بگيرد و به روميان حمله كند و بالأخره آتش جنگ ميان دو طرف شعله ور گرديد و سربازان ايران در مدت كوتاهى سوريه را فتح كردند و انطاكيه را آتش زدند و آسياى صغير را تاراج نمودند و پس ازبيست سال جنگ، طرفين قدرت و امكانات خود را از دست دادند و بار ديگر پيمان صلح بسته شد و سربازان هر دو امپراتورى به مرزهاى پيشين خود بازگشتند.انوشيروان ديده از جهان بربست و پس از وى تخت و تاج ايران دست به دست گشت. سرانجام خسروپرويز زمام امور را به دست گرفت. وى در سال 614 ميلادى بهانه هايى به دست آورد و مجدداً به روميان تاخت و در حمله نخست، شام، فلسطين و آفريقا را فتح و اورشليم را غارت كرد و كليساى قيامت و مزار مسيح را به آتش كشيد و شهرها را ويران ساخت و جنگ به نفع ايرانيان پايان پذيرفت. در چنين زمانى كه جهان متمدن آن روز در آتش جنگ مى سوخت پيامبر اسلام در سال 610 ميلادى به رسالت مبعوث گرديد، انتشار شكست روميان خداپرست به دست ملت آتش پرست، مايه سرور بت پرستان مكه گرديد و آن را به فال نيك گرفتند كه ما نيز بر محمد و پيروان او پيروز خواهيم گشت و در برابر آن، مسلمانان خداپرست از شنيدن اين خبر متأثر گرديدند. در اين اثنا پيك وحى نازل گرديد و از پيروزى مجدد روميان خداپرست بر ملت آتش پرست ايران گزارش داد و فرمود: روميان در سرزمينى نزديك حجاز شكست خوردند ولى آنان در مدت كمى پيروز خواهند گرديد.پيش گويى قرآن درباره روميان در سال 625 ميلادى برابر سال دوم هجرى تحقق پذيرفت و (هِرقل) با يك حمله نينوا را فتح كرد و صليب مسيح را كه ايرانيان به غارت برده بودند باز پس گرفت و اين پيروزى زمانى رخ داد كه مسلمانان نيز در جنگ بدر پيروز گشته برخى از سران شرك و الحاد را از ميان برداشته بودند. اينك بررسى آياتى كه از چنين پيروزى گزارش داده است:.الم، غُلِبَت الرُومُ فى اَدنَى الاَرضِ وَ هُم مِن بَعدِ غَلَبِهِم سَيغلِبُون؛(10).الم، روميان مغلوب شدند. (و اين شكست) در سرزمين نزديكى رخ داد، اما آنان پس از شكست به زودى پيروز مى گردند.فى بِضعِ سِنينَ ذ الاَمرُ مِن قَبلُ وَ من بَعدُ وَ يَومَئذٍ يَفرَحُ المُؤمنُون بِنَصراذ يَنصُرُ مَن يَشاءُ وَ هُوَ العَزيزُ الرحيم؛(11).ظرف چند سال (از سه تا نه سال در لغت عرب اين فاصله را (بضع) مى نامند). زمام امور در گذشته و آينده در دست خداست، در چنين روزى (روز پيروزى روميان) افراد با ايمان به نصرت خدا خوش حال مى گردند. خداوند هر كس را بخواهد يارى مى كند و او عزيز و رحيم است.وَعدَاذ لايُخلِفُ اذ وَعدَه ولكنَّ اذ النّاس لايعلمونَ؛(12).وعده خداست، خدا هرگز از وعده خويش تخلف نمى كند، ولى بيشتر مردم نمى دانند.عظمت اين پيش گويى زمانى درست ارزيابى مى گردد كه كلمات و جمله هاى مربوط به اين پيش گويى را دقيقاً مورد بررسى قرار دهيم:.اولاً، هيچ قرينه اى گواهى نمى داد كه بار ديگر ورق برگردد و ملت مغلوب، دو مرتبه پيروز شود با وجود اين، قرآن با تعبيرى قاطع از پيروزى ملت مغلوب گزارش داده و فرمود:.وَهُم مِن بعدِ غَلَبِهم سَيغلبُون؛.آنان پس از شكست بار ديگر پيروز مى گردند.ثانياً، مدت پيروزى را تعيين كرد و فرمود: (فى بِضْعِ سِنينَ) نه سال نمى گذرد مگر اين كه اين پيروزى محقق مى گردد.ثالثاً، در همان روزها كه روميان بر آتش پرستان پيروز مى گردند مسلمانان نيز بر دشمنان پيروز مى گردند چنان كه مى فرمايد:.يَومَئذ يَفرَحُ المؤمِنُونَ بنَصراذ؛.در چنين روزى افراد با ايمان با نصرت و كمك هاى خداوند خوش حال مى گردند.ظاهر اين جمله اين است كه همان روزى كه روميان پيروز مى گردند، افراد با ايمان نيز به كمك هاى خدا خوش حال مى شوند و مقصود از اين خوش حالى كمك به مسلمانان است.بسيارى از مفسران خوشحالى افراد با ايمان را مربوط به اين مى دانند كه آنان نيز بر دشمنان مشرك خود در سرزمين حجاز پيروز مى گردند و اتفاقاً جريان همان طور كه پيش بينى شده بود، تحقق پذيرفت و سال پيروزى روم، مقارن با پيروزى مسلمانان بر سران قريش بود.رابعاً، قرآن مجيد اين پيش گويى را با قاطعيت عجيبى بيان مى كند و آن را وعده تخلف ناپذير خدا مى داند آن جا كه مى فرمايد:.وَعداذ لايُخلفُ اذ وَعدَه؛.اين وعده قطعى خدا است و خداوند از وعده هاى خود تخلف نمى كند.اكنون بايد ديد پيامبر گرامى چنين گزارشى را آن هم گزارش پيروزى نزديك (پيروزى روميان بر پارسيان و پيروزى مسلمانان بر سران قريش) با قاطعيت تزلزل ناپذير از كجا تحصيل كرده است.آيا خرد و انصاف اجازه مى دهد كه آن را در رديف پيش گويى كاهنان و ساحران و سياست مداران و مفسران سياسى در آوريم و يا اين كه بايد چنين گزارش هاى دقيق را آن هم در زمينه اى كه قراين و شواهد بر چنين پيش گويى گواهى نمى داد، مربوط به ارتباط وى با جهان غيب و علم وسيع خدا بدانيم و يك چنين شخص مرتبط با جهان غيب، مسلماً در ادعاى نبوت خود صادق و راست گو خواهد بود.