ى) قرآن را از تحريف حفظ مى كنيم
اگر قرآن مجيد در اين دو مورد از سرانجام بد و دردناك دشمنان سر سخت اسلام گزارش داده است، در آيات ديگر از صيانت و حفاظت قرآن از دستبرد حوادث، گزارش داده و از اين طريق حفظ كتاب آسمانى را از هر نوع تحريف و كم و زياد گشتن ضمانت كرده است.اِنّا نَحنُ نَزَّلنا الذّكرَ وَ اِنّا لهُ لَحافِظُون؛(27).ما قرآن را نازل نموديم و ما آن را (از هر حادثه بد) صيانت خواهيم كرد.قرآن مجيد در طول اين چهارده قرن از هر نوع دستبرد و تحريف مصون مانده و كلمه اى از آن كم نشده است. عنايت مسلمانان در آغاز اسلام به آموزش و نوشتن و حفظ قرآن خارج از حد توصيف و بيان است.بزرگ ترين گواه بر عنايت آنان به قرآن، همان پايه گذارى رشته هاى علوم اسلامى است كه همگى به عنوان كليد فهم مضامين قرآن تأسيس گرديدند و در هر عصرى صدها متخصص در فنون مختلف درباره قرآن كار كرده و افكار و زحمات خود را به صورت عالى ترين گنجينه هاى علمى و تفسيرى در اختيار آيندگان گذارده اند.هنگامى كه عثمان براى جلوگيرى از اختلاف و تثبيت لهجه قريش كه صحيح ترين تيره هاى عرب بودند دستور نوشتن چهار قرآن را داد تا هر يكى را به قطرى از اقطار اسلامى بفرستد، درباره (واو) (وَالذينَ يَكنزوُنَ الذَهَبَ وَ الفِضَّة)(28) ميان (عثمان) و (اُبى بن كعب) اختلاف پديد آمد. عثمان مدعى بود كه آيه ياد شده بدون حرف (واو) است، ولى اُبى مدعى بود كه از رسول خدا همان طور شنيده است. سرانجام اُبى با تهديد فراوان كه اگر (واو) را ننويسند خونى راه مى اندازد باعث شد كه (واو) در محل خود نوشته شود.جايى كه براى يك حرف قرآن اين اندازه گفتگو و جنجال بر پا مى گردد تو خود حديث مفصل بخوان از اين مجمل پس ادعاى گروهى دور از اطلاع نسبت به تحريف قرآن، با نص الهى و تاريخ قطعى اسلام و اتفاق و اجماع مسلمانان مردود و بى اساس است.(1). آل عمران (3) آيه 104.(2). جاثيه(45) آيه29.(3). ق(50) آيه 18.(4). توبه(9) آيه 111.(5). انعام(6) آيه160.(6). حديث ثقلين ازاحاديث متواتر است كه غالب محدثان اسلامى آن را نقل كرده اند.(7). اَلَّذينَ يُؤمِنُونَ بِالغَيبِ؛ آنان كه به امور پنهان از حس ايمان مى آورند (بقره (2) آيه 3).(8). نگارنده، قسمت اعظم اين گزارش ها را در كتاب مفاهيم القرآن، ج1، ص288- 320 آورده است.(9). اسرا (17) آيه 88.(10). روم (30) آيه هاى 3-1.(11). همان، آيه هاى 4و 5.(12). همان، آيه 6.(13). نهج البلاغه (عبده)، كلمات قصار، ص214.(14). واقدى، مغازى، ج1، ص194- 196.(15). ابن شهر آشوب، مناقب، ج1، ص166.(16). واقدى، مغازى، ج3، ص1042.(17). حجر(15) آيه هاى 94و 95.(18). مائده(5) آيه.(19). قصص(28) آيه 85.(20). فتح (48) آيه 27.(21). نصر (110) آيه هاى 3-1.(22). انفال(8) آيه هاى 7و8.(23). واقدى، مغازى،ج1،ص48؛ ابن هشام، سيره، ج1، ص615؛ مجمع البيان، ج2، ص522.(24). قمر(54) آيه هاى 44و 45.(25). مسد (111) آيه هاى5-1.(26). مدّثر(74) آيه 27.(27). حجر (15) آيه 9.