قرآن مجيد يگانه معجزه جاودانى پيامبر اسلام است كه در هر زمان گواه روشن بر نبوت اوست. اعجاز و خارق العاده بودن آن به زمان پيامبر اكرم و يا جامعه عرب اختصاص ندارد، بلكه پيوسته مانند سندى زنده و گواهى روشن و برهانى استوار بر تارك اعصار و قرون مى درخشد.يكى ازخصايص قرآن حالت (نهايت ناپذيرى) آن است. با اين كه چهارده قرن از تاريخ نزول آن مى گذرد و در هر عصرى صدها متخصص درباره آيات و مفاهيم و معانى آن كار كرده اند و تفسيرهايى به صورت هاى گوناگون بر آن نوشته اند، با وجود اين، امروز دانشمندان معاصر از بررسى آيات قرآن، حقايقى را در زمينه هاى علوم طبيعى، روان شناسى، جامعه شناسى و... كشف مى كنند كه بر متخصصان گذشته مخفى و پنهان بوده است و اين حالت، يعنى (نهايت ناپذيرى) ازخصايص قرآن است كه در ديگر كتاب هاى آسمانى و نوشته هاى بشرى وجود ندارد.گويى قرآن، نسخه دوم جهان طبيعت است كه هر چه بينش ها وسيع تر، و ديده ها عميق تر گردد و هر چه درباره آن تحقيقات و مطالعات زيادترى انجام گيرد، رموز و اسرار آن بيشتر تجلى مى كند و حقايق تازه ترى از آن كشف مى گردد.از كتابى كه از جانب خداى نامتناهى، براى هدايت بشر فرستاده شده است جز اين انتظار نيست، كتاب او بايد همانند خود او (نامتناهى) و خصيصه مقام ربوبى را دارا باشد و در نماياندن انتساب خود به مبدأ جهان به دليل و برهان نيازنداشته باشد و همانند خورشيد، دليل خويش بوده و خود را نشان دهد و محيط خود را روشن سازد.پيامبرعالى قدر در سخنان خود، به خصيصه (نهايت ناپذيرى) قرآن اشاره مى كند و مى فرمايد:.ظاهِرُهُ اَنيق وَ باطِنُهُ عميق لاتُحصى عَجائبُهُ وَلاتُبلى غَرائبه؛(1).قرآن ظاهرى زيبا و باطنى عميق دارد، شگفتى هاى آن پايان نمى پذيرد و تازه هاى آن كهنه نمى شود.امير مؤمنان نيزدر يكى ازخطبه ها به اين خصوصيت اشاره مى كند و مى فرمايد:.سِراجاً لاتَخبُو تَوَقُّدُه وَ بَحراً لايُدرَكُ قَعرُه؛(2).قرآن مشعل فروزانى است كه فروغ و تابش آن به خاموشى نمى گرايد و درياى عميقى است كه فكر بشر به ژرفاى آن نمى رسد.و اين حقيقت، امروزه براى دانشمندان كاملاً ملموس است و هر روز از قرآن، حقايق تازه ترى را كشف مى كنند و يكى از علل جاودانى بودن قرآن، همين است كه در هر عصرى دانشمندان جهان به فراخور دانش و اطلاعات خود، ازآن بهره مند مى شوند.شخصى ازامام هشتم على بن موسى الرضا عليه السلام پرسيد: چرا قرآن پيوسته طراوت و تازگى دارد و انس و ممارست با قرآن و تلاوت و خواندن آن سبب كهنگى آن نمى گردد.امام در پاسخ فرمود:.اِنَّ اذ تَعالى لَم يَجعَلهُ لِزمانٍ دونَ زَمانٍ وَ لا للِناسِ دونَ ناسٍ، فَهُوَ فى كُلّ زَمانٍ جَديد وَ عندَ كُلّ قَومٍ غض اِلى يَومِ القيامَة؛(3).خدا قرآن را براى زمان مخصوص و محدودى و يا گروه معينى نفرستاده است از اين جهت قرآن در هر زمان و نزد تمام اقوام تا روزرستاخيز تازه است.