پايه گذاران هيئت جديد - عقائد اسلامی در پرتو قرآن عقل و حدیث نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

عقائد اسلامی در پرتو قرآن عقل و حدیث - نسخه متنی

جعفر سبحانی‏

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

پايه گذاران هيئت جديد

چهار تن هيئت جديد را پايه گذارى كردند و هر يك ازاين چهارتن توانستند پرده ازروى رازى از جهان آفرينش بردارند. آنان عبارتند از:.

1. (كپرنيك) لهستانى كه مركزيت زمين را تكذيب كرد؛.

2. (كپلر) آلمانى كه ثابت نمود هر سياره اى در گردش خود به دور خورشيد يك مدار بيضى شكل را طى مى كند؛.

3. (گاليله) ايتاليايى كه با اختراع دوربين، ستارگان نامرئى بسيارى را كشف كرد؛.

4. (نيوتن) انگليسى كه با كشف قانون جاذبه عمومى، ثابت كرد (برخلاف پندار بطلميوس كه تصور مى كرد ستارگان مانند ميخ بر پيكر جسمى بى رنگ (فلك) كوبيده شده اند، ميليون ها منظومه شمسى و كهكشان ها و سحابى ها در فضا معلقند و در پرتو قانون جاذبه و قانون نيروى گريزازمركز كه در سراسر جهان آفرينش، در تمام كرات، سيارات، كواكب، كهكشان ها و حتى ميان دو ذره بسيار كوچك و ناچيزحكم فرماست، از سقوط و اصطكاك مصون و محفوظ مانده اند.

خلاصه در پرتو اين دو قانون است كه تمام اجسام داراى حالتى هستند كه يك ديگر را جذب مى كنند و هيچ موجودى ازجان داران و غيره ازاين قانون مستثنا نيست. نيروى جاذبه با فاصله دو جسم، نسبت معكوس دارد؛ يعنى هر چه اجسام به هم نزديك تر و فاصله آنها كمتر باشد، نيروى جاذبه آنها بيشتر مى گردد و هر چه فاصله اجسام بيشتر باشد، نيروى جاذبه آنها كمتر مى شود، در نتيجه اگر تنها قانون جاذبه بر جهان حكومت مى كرد، اجرام و اجسام به هم مى پيوستند و انتظام از بين مى رفت. و اگر تنها قانون نيروى گريز از مركز وجود داشت، نظام كنونى از ميان مى رفت و هر سياره اى به گوشه اى سقوط مى كرد.

قوه گريز از مركز در همه اجسامى كه حركت دورانى دارند وجود دارد؛ مثلاً هنگامى كه آتش گردان را مى چرخانيم احساس مى كنيم كه دست ما را مى كشد اين همان نيروى گريز از مركز است.

در سايه اين دو قانون، ميليون ها موجود در فضا معلق و بدون ستون است و بدون سقوط به حركت خود ادامه مى دهند.

شكى نيست كه نيروى مرموزى در درون زمين وجود دارد كه همه اجسام را به سوى خود مى كشد و همه پيش از نيوتن آن را احساس مى كردند، اما اين كه اين قانون به صورت عمومى بر سرتا سر جهان آفرينش حكومت مى كند كسى پيش از نيوتن ظاهراً از آن آگاهى نداشت و تنها اوبود كه براى نخستين بار در قرن هفدهم ميلادى با الهام گرفتن از سقوط يك سيب به زمين، پرده از روى اين قانون بزرگ برداشت.

مى خواهيد شما هم مسأله سقوط سيب را افسانه و ساختگى بدانيد آن چنان كه (هوپ) دانشمند معروف تصور كرده است يا براى آن واقعيت قائل باشيد در هر دو صورت اين را نمى توان انكار كرد كه كاشف قانون جاذبه عمومى نيوتن است.

اهميت اين قانون به قدرى است كه بعضى قرن هفدهم را قرن نيوتن ناميده اند. نيوتن ساعت هاى طولانى در سكوت و انديشه فرو رفت تا توانست اين قانون پيچيده را كشف كند.

قرآن مجيد متجاوز ازده قرن قبل از نيوتن به اين حقيقت علمى در دو جاى قرآن تصريح كرده مى فرمايد:.

اذ الذى رَفَعَ السَمواتِ بِغَيرِ عَمَدٍ تَرَونَها؛(5).

خداوندى كه آسمان ها را بدون ستون هايى مرئى برافراشت.

خَلَق السّمِواتِ بغير عَمَدٍ تَرَونَها؛(6).

(او) آسمان ها را بدون ستون هايى كه آن را ببينيد آفريد.

با توجه به اين كه جمله (ترونها) صفت لفظ (عمد) كه جمع (عمود) است مى باشد و ضمير در (ترونها) به عمد برمى گردد، معناى جمله چنين است: خداوندى كه آسمان ها را برافراشت بدون ستونى كه آن را ببينيد. در حقيقت، آيه ستون مرئى را نفى مى كند نه اصل ستون را.

اين نظر را بسيارى از مفسران از جمله ابن عباس اختيار كرده اند(7).و احاديثى كه ازپيشوايان ما رسيده كاملاً آن را تأييد مى كند.

حسين بن خالد ازامام هشتم على بن موسى الرضا عليه السلام نقل مى كند كه آن حضرت فرمود:.

اَلَيسَ اذ يَقُولُ بِغَيرِ عَمَدٍ تَرَونها فَقُلتُ بَلى قالَ: ثَمَّ عَمَد لكِن لاتَرَونَها؛(8).

آيا خداوند نمى فرمايد كه بدون ستون هايى كه آن را ببينيد گفتم آرى، فرمود: در آن جا ستون هايى وجود دارد، ولى ديده نمى شوند.

مؤيد اين نظر روايتى است كه از امام امير مؤمنان عليه السلام نقل شده كه فرمود:.

هذهِ النُجُومُ التى فى السَماء مَدائِنُ مِثلُ المَدائِنِ التى فى الاَرضِ مَربُوطَة كُلُّ مَدينَةٍ اِلى عَمُودٍ مِن نُور؛(9).

اين ستارگان شهرهايى هستند مانند شهرهاى روى زمين و هر شهرى با شهر ديگر با ستونى از نور مربوط است.

بر اين اساس بايد گفت: منظور ازستون هاى نامرئى كه ستارگان را ازسقوط و اصطكاك حفظ مى كند، همان نيروى مرموز ناپيدايى است كه نيوتن و دانشمندان ديگر نام آن را (جاذبه عمومى) نهاده اند و عبارتى رساتر و همگانى تر از (ستون نامرئى) نمى توان پيدا كرد.

قرآن در رسانيدن اين حقيقت علمى تعبيرى را انتخاب نموده كه در تمام ادوار براى بشر قابل درك و فهم باشد، حتى در آن دورانى كه بشر به واقعيت اين ستون نامرئى پى نبرده بود، ازاين عبارت مى فهميد كه اين كاخِ به ظاهر بى ستون، ستون هايى نامرئى دارد كه همانند ستون هاى عمارت ها، اين كاخ برافراشته را حفظ مى كند.(10).

قرآن مجيد در آيات ديگر نيز به بى ستون بودن آسمان ها و زمين اشاره كرده، آن جا كه مى فرمايد:.

اِنَّ اذ يَمْسِكُ السَمِواتِ وَ الارضَ اَن تَزولا...؛(11).

خداوند آسمان ها و زمين را از اين كه از محل خود بيرون بروند نگاه مى دارد.

امام امير مؤمنان عليه السلام در برخى از خطبه ها به اين حقيقت علمى درباره زمين تصريح كرده مى فرمايد:.

اَرسِاها عَلى غَير قَرارٍ، وَ اَقامَها بِغَيرِ قِوامٍ، و رَفَعها بِغَيرِ دَعائم؛(12).

زمين را بدون تكيه گاه استوار ساخت و آن را بدون پايه به پا داشت و بدون ستون ها برافراشت.

/ 326