خدا و امامت (1) - عقائد اسلامی در پرتو قرآن عقل و حدیث نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

عقائد اسلامی در پرتو قرآن عقل و حدیث - نسخه متنی

جعفر سبحانی‏

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

خدا و امامت (1)

درس 81: امامت و تشيع

امامت در مكتب تشيع، جزءاصول دين و در رديف توحيد و نبوت و معاد است. وظايف امامت در اين مكتب، امتداد وظايف رسالت پيامبر است و امام به همان وظايفى كه بر عهده پيامبر بوده قيام مى كند و همه را انجام مى دهد.

درست است كه با درگذشت پيامبرگرامى اسلام باب نبوت و نزول وحى بسته شد و بعد ازوى پيامبرى نمى آيد و بر احدى وحى نازل نمى شود، ولى اين به آن معنا نيست كه امت اسلامى پس ازآن حضرت ازبيان اصول عقايد بى نيازباشد و به تشريح فروع و احكام و حكومت و حاكميت شخصى كه ازطرف خدا تعيين شده نپردازد، بلكه نيازآنان به فردى كه اين وظايف را انجام دهد، پيوسته باقى است و اين كارها همان وظايف مقام رسالت است كه پس ازدرگذشت پيامبرْ،امام آنها را بر عهده دارد و قيام به چنين وظايفى، بدون علم وسيع و گسترده و بدون عصمت و مصونيت از گناه و خطا،امكان پذير نيست و نيزشناخت چنين فردى جز ازطريق وحى براى مردم امكان ندارد.

شيعه، مقام امامت را يك منصب الهى مى داند و معتقد است كه امام بايد از جانب خدا، منصوب و معين گردد.

در مكتب تشيع، فلسفه بعثت پيامبران، با فلسفه نصب و تعيين امام ازطرف خدا يكى است و همان عللى كه ايجاب مى كند خداوند رسولى را بفرستد، همان نيز ايجاب مى كند كه پس از پيامبر، امامى كه عهده دار وظايف رسالت باشد، ازطرف خدا منصوب گردد.

علم وسيع و گسترده و عصمت و مصونيت ازگناه و خطا از شرايط اساسى امام است و شناسايى چنين فردى جز از راه وحى امكان پذيرنيست.

ممكن است شما چنين بينديشيد كه بحث درباره خلافت و امامت و اين كه پس از پيامبر گرامى، چه كسى لازم بود زمام امور را به دست بگيرد يك بحث تاريخى است كه زمان آن سپرى گرديده است و چون چرخ زمان به عقب برنمى گردد بحث در اين امور جز ازجهت تاريخى، نتيجه ديگرى ندارد، ولى لازم است يادآورى شود كه امامت، ابعاد گوناگونى دارد كه اگر زمان يك بعد آن سپرى شده باشد ابعاد ديگر آن هنوز هم از بحث هاى مفيد و سازنده است و از ميان اين ابعاد به دو بعد اشاره مى كنيم:.

1. بحث درباره امامت، بحث در ماهيت حكومت اسلام و شيوه فرمانروايى پس از درگذشت پيامبر تا عصر ماست و چنين بحثى ازبحث هاى مفيد و سازنده است كه با سرنوشت ما كاملاً ارتباط دارد؛.

2. پس از درگذشت پيامبر، مرجع اخذ احكام و پناهگاه امت در مشكلات فكرى و عقيدتى كيست، و بايد مردم در اين مسائل به كدام مقام مراجعه كنند، آيا امت بايد اصول و فروع دين خود را از هر صحابى و تابعى و يا پيشوايانى مانند ابوحنيفه، شافعى، مالك و احمد بن حنبل بگيرد يا اين كه خود پيامبر گرامى در اين موارد پناهگاهى براى امت تعيين كرده است در اين درس ها، هر دو موضوع مورد بررسى قرار خواهد گرفت.

/ 326