درس 85: امام حافظ اصول و فروع اسلام - عقائد اسلامی در پرتو قرآن عقل و حدیث نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

عقائد اسلامی در پرتو قرآن عقل و حدیث - نسخه متنی

جعفر سبحانی‏

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

درس 85: امام حافظ اصول و فروع اسلام

در درس هاى پيش، يادآور شديم كه بهترين راه براى ارزيابى دو طريقه (انتصابى) و (انتخابى) اين است كه شرايط و زمينه هاى موجود در عصر رسالت را مورد بررسى قرار دهيم. به طور مسلم نظر شارع حكيم در شيوه حكومت و رهبرى مطابق نيازمندى هاى امت و شرايط لازم و مساعد زمان خواهد بود.

اگر شرايط و مصالح اسلام و مسلمانان ايجاب مى كرده كه خداوند فردى را براى امامت و پيشوايى بر جامعه اسلامى تعيين كند، طبعاً اين كار را انجام داده و مسأله رهبرى به خود امت واگذار نشده است.

و اگر مصالح عالى ايجاب مى كرده كه سرنوشت امت را به خود آنان واگذار كند، قطعاً روش الهى همين بوده است و از آن عدول نكرده است.

بنابراين، مسأله مهم، شناسايى زمينه ها و شرايط آن روز است.

يكى از جهاتى كه بايد به دقت مورد مطالعه و بررسى قرار گيرد، مسأله پايه لياقت و شايستگى آنان در حفظ دين و شريعت، مراقبت از اصول و فروع اسلام، بازدارى مفسدان و شيادان از جعل حديث و وارد كردن اباطيل ملل سلف در اسلام است.

اينك در سه موضوع زير دقت فرماييد:.

1. اگر به راستى رشد عقلى، فكرى و دينى مردم به حدى بود كه لياقت و شايستگى آن را داشته باشند كه حافظ اصول، مبانى فكرى و عقيدتى اسلام باشند؛.

2. اگر فروع و احكام اسلام آن چنان روشن و آشكار بود و يا اطلاع و آگاهى مردم در اين مسائل به حدى بود كه مى توانستند حق را از باطل تشخيص دهند؛.

3. اگر احاديث پيامبر يك جا و دربست در اختيار آنان بود كه با مراجعه به آن بتوانند حديث صحيح را از مجعول و افكار اسرائيلى و مسيحى را از اسلامى بازشناسند.

در اين صورت، ازيك جهت تا جهات ديگر را مورد بررسى قرار دهيم امت از وجود امام معصوم بى نياز مى شد، زيرا فرض اين است كه خود امت مى توانست بر مشكلات خود فايق و پيروز گردد، ولى جان سخن در همين سه (اگر) و امثال آنهاست. اينك قدرى درباره اين سه (اگر) كه بيانگر شرايط و زمينه هاى ايجاب كننده است، بحث مى كنيم:.

/ 326