اذعان و يقين انسان درباره پديده اى، داراى مراتب و مراحلى است كه به گونه فشرده يادآور مى شويم:.1. علم اليقين؛ هرگاه انسان ازديدن اثر يا آثار پديده اى به وجود آن يقين پيدا كند در حالى كه خود آن را به يكى ازحواس، ادراك نكرده باشد، به چنين علمى (علم اليقين) مى گويند، مثلاً از ديدن دود آتش به وجود آتش يقين پيدا كند.2. عين اليقين؛ هر گاه اين فرد پديده مورد نظر خود را مشاهده كند، مثلاً آتش برافروخته را با ديدگان خود ببيند، به طور مسلم گامى به پيش نهاده و يقين او، به مرحله كامل ترى قدم نهاده است، زيرا به قول معروف، (شنيدن كى بود مانند ديدن) به اين مرحله از يقين (عين اليقين) مى گويند.3. حق اليقين؛ هرگاه همين فرد پديده را با حس مناسب آن، لمس كند، مثلاً دست خود را به سوى آتش ببرد و حرارت آتش را با حس لامسه، درك كند، در اين صورت يقين وى به مرحله اعلا رسيده و (حق اليقين) ناميده مى شود.افرادى هستند كه به موضوعى از موضوعات داراى اطمينان و يقين هستند، ولى گاه و بى گاه افكارى در ذهن آنها پديد مى آيد كه آنان را زجر مى دهد و سكون و آرامش را از آنها سلب مى كند و اين خطورهاى زجر دهنده با رؤيت و مشاهده و لمس مورد يقين، محو و نابود مى گردند.قرآن در اين مورد براى ابراهيم و اخلاف او نمونه هايى ارائه مى دهد تا هر نوع شك و ترديد را از دل ها بزدايد و ما در اين جا يكى از آن نمونه ها را مى آوريم.