هر چند دلايل عقلى، اصل معاد را مى پذيرد، اما هرگز كيفيت معاد و چگونگى آن را بيان نمى كند. دلايل عقلى نمى تواند ثابت كند كه معاد چگونه است آيا روحانى محض است، يا روحانى و جسمانى است و بر فرض دوم، آيا اين جسم، جسم عنصرى و مادى است يا جسم برزخى و مثالى اين ها مسائلى نيست كه از طريق برهان عقلى بتوان آن را ثابت كرد. تنها چيزى را كه مى توان با برهان عقلى ثابت كرد اين است كه معاد به صورت روحانى و يا روحانى و جسمانى، بى اشكال است، اما از ميان اين صورت هاى ممكن، كدام تحقق خواهد پذيرفت بايد به آيات قرآن و احاديث صحيح مراجعه كرد و حقيقت آن را بازيافت.از اين رو، حكيم بزرگ اسلام بوعلى سينا در اين مورد سخنى دارد كه ترجمه قسمتى از آن را نقل مى كنيم:.بايد دانست بخشى ازمعاد از طريق شرع نقل شده و شريعت آن را پذيرفته است و راهى براى اثبات آن نيست جز از طريق شرع و تصديق پيامبر و اين بخش مربوط است به زنده شده بدن.مقصود بوعلى اين است كه لزوم اصل معاد، عقلى است و اما كيفيت و چگونگى آن، عقلى و برهانى نيست يعنى نمى توان آن را با عقل و برهان ثابت كرد، بلكه بايد در اين قسمت به قرآن و روايات مراجعه كرد.گاهى تصور مى شود چون معاد جسمانى، در نظر شيخ اشكالات عقلى داشته است و وى موفق به حل آنها نگشته است، از اين جهت راه تعبد را پيموده و امكان آن را از طريق وحى ثابت دانسته است ولى واضح است كه هدف بوعلى همان است كه گفته شد؛ زيرا اگر معاد جسمانى از نظر عقل به صورت يك امر ممتنع باشد هرگز نمى توان براى امكان و يا تحقق آن به ظواهر قرآن و حديث تمسك كرد، بلكه بايد به حكم عقل، ظاهر قرآن و حديث را تأويل كرد.بنابراين لازم است درباره كيفيت معاد و اين كه آيا تنها روحانى است و يا روحانى و جسمانى و در صورت دوم با چه بدنى محشور خواهد شد به كتاب آسمانى و احاديث متقن مراجعه كرد.