موضوع تثليث در اديان آسمانى سابقه نداشته و مسيحيان پس از رفتن مسيح، سه گانه پرستى را از افراد ديگر گرفته اند كه در درس هشتادم به آن اشاره شده است و آن را با آيين پاك مسيح كه جز يگانه پرستى نبوده است درهم آميخته اند، قرآن در اين باره مى فرمايد:.... و قالت النصارى المسيح ابن اذ ذلك قولهم بافواههم يُضاهؤُن قول الّذين كفروا من قبل قاتلهم اذ انّى يُؤفكون؛(5).مسيحيان گفتند: مسيح فرزند خداست. اين سخنى است كه آن را به زبان مى گويند (و واقعيت ندارد.) در اين گفتار،آنان از كسانى كه پيش از ايشان به وسيله اين عقيده كفر ورزيده اند تقليد مى كنند خدا آنان را بكشد! چگونه (با ديدن دلايل يگانگى خدا) از راه حق منحرف مى شوند.قرآن مجيد اين حقيقت را چهارده قرن قبل بازگو نموده است و مرور زمان و بررسى هاى محققان، اين حقيقت را آن چنان روشن كرده است كه خود مسيحيان به آن اعتراف دارند.تاريخ نشان مى دهد كه پس از درگذشت پيامبران راستين و يا در دوران غيبت آنان، گروهى از پيروان آنان براثر اغواى ضلالت گران به بت پرستى روى آورده و توحيد و يگانه پرستى را كه هدف اساسى پيامبران است ترك گفته اند.گرايش بنى اسرائيل به گوساله پرستى، از نمونه هاى بارز اين موضوع مى باشد.بنابراين تعجب نخواهيم كرد كه پس از رفتن مسيح عليه السلام موضوع سه گانه پرستى، كه نوعى از شرك و بت پرستى است، به محافل مسيحيان راه يافته است.