درس 29: آفريدگار بصير و سميع - عقائد اسلامی در پرتو قرآن عقل و حدیث نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

عقائد اسلامی در پرتو قرآن عقل و حدیث - نسخه متنی

جعفر سبحانی‏

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

درس 29: آفريدگار بصير و سميع

بينايى در انسان و حيوان جز اين نيست كه تصوير اشيا از راه مردمك و عدسى چشم، روى پرده (شبكيه) منعكس مى گردد و اعصاب بينايى آن را به مغز مخابره و از آن جا به منبع ادراكات منتقل مى كند و شنوايى در انسان و حيوان اين است كه امواج صوتى به گوش كه داراى پرده و استخوان و اعصاب مخصوص است مى رسد و از آن جا به مغز مخابره و سپس به منبع ادراكات منتقل مى شود؛ اگر بينايى و شنوايى همين باشد و بس، به طور مسلم نمى توان خدا را با اين دو صفت توصيف نمود؛ چون خداوند چشم و گوش ندارد، زيرا او ماده نيست تا اين دستگاه هاى مادى را داشته باشد، اما اگر دقت كنيم، در مى يابيم در عين حال كه خداى متعال چشم و گوشى مانند چشم و گوش ما ندارد، مى توان او را بينا و شنوا خواند.

يك انسان بينا و شنوا از آن همه فعاليت هاى چشم و گوش چه نتيجه اى مى برد خواهيد گفت: ديدنى ها و شنيدنى ها را مى بيند و مى شنود، و از جهان خارج از وجود خود به وسيله اين دو عضو آگاه مى گردد، بنابراين واضح است كه اگر كسى بدون اين دو عضو از تمام ديدنى ها و شنيدنى ها آگاه باشد و به جاى اين كه تصوير و عكس اشيا نزد او حاضر باشد، تمام ديدنى ها و شنيدنى ها با واقعيت خارجىِ خود، نزد او حاضر باشند، چنين شخصى را به طور قطع مى توان به صفت (بينا بودن) و (شنوا بودن) توصيف كرد.

حقيقت شنوايى و بينايى در انسان همان آگاهى او از ديدنى ها و شنيدنى هاست و فعاليت هاى چشم و گوش او همه مقدمه اين آگاهى هستند. اگر انسان هم مى توانست بدون اين مقدمات از ديدنى ها و شنيدنى ها آگاه گردد، باز به طور قطع مى توانستيم او را سميع و بصير بخوانيم.خداى متعال نيز از همه ديدنى ها و شنيدنى ها آگاه است؛ زيرا همان طور كه در بحث علم خدا گفته شد، تمام موجودات جهان با چهره هاى گوناگونى كه دارند پيش او حاضرند و در جهان چيزى نيست كه از خداى متعال پنهان باشد و بر اين اساس تمام ديدنى ها و شنيدنى ها پيش خداى متعال حاضر و خداى جهان از آنها آگاه است و به اين مناسبت او را بصير و سميع مى خوانيم و مى ناميم.

البته واضح است كه صفت بصير و سميع براى خدا دو شعبه از علم وسيع و گسترده اوست، نه اين كه اين دو صفت در برابر علم خدا دو صفت استقلالى باشند.

قرآن مجيد خدا را با اين دو صفت ياد نموده است:.

و اتَّقوا اذ و اعلموا انَّ اذ بما تعملون بصير؛(2).

از مخالفت با خدا بپرهيزيد و بدانيد كه خداى جهان به كارهاى شما بيناست (اعمال شما را مى بيند).

ذلك باَنَّ اذ لَم يَكُ مُغَيِّراً نِعمةً اَنعَمَها على قومٍ حتّى يُغيُِّروا ما باَنفسهم و اَنَّ اذ سميع عليم؛(3).

خدا نعمتى را كه به قومى عطا كرده است تغيير نمى دهد (نعمت را از آنان سلب نمى كند) مگر اين كه آنان خود را و اعمال و نيات خود را تغيير دهند (علت سلب نعمت، اعمال و رفتار و نيات خود آنهاست) و به راستى خدا شنوا و بيناست.

امام صادق عليه السلام مى فرمايد:.

هو سميع بصير؛ سميع بغير جارحةٍ و بصير بغير آلة؛(4).

خدا شنوا و بيناست؛ شنواست بدون اين كه گوش داشته باشد و بيناست بدون اين كه چشم داشته باشد.

/ 326