درس 31: پاسخ چند سؤال - عقائد اسلامی در پرتو قرآن عقل و حدیث نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

عقائد اسلامی در پرتو قرآن عقل و حدیث - نسخه متنی

جعفر سبحانی‏

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

درس 31: پاسخ چند سؤال

بشر تاكنون در پرتو حس كنجكاوى كه يكى از امتيازات انسان است توانسته به قسمتى از رموز واسرار جهان آفرينش پى ببرد و گوشه هايى از اين نظام شگرف و نظم شگفت انگيز آن را درك كند.

اگر بشر به حس كنجكاوى مجهز نبود از نظر علم و كمال در همان حالت بى خبرى ابتدايى باقى مى ماند، ولى در سايه اين حس، پرده هاى ضخيم جهل را دريده و با چهره حقيقت آشناتر گشته است.

تكامل فرضيه ها و به اصطلاح صحيح تر تبدل معلومات بشر و جاى گزين شدن فرضيه هاى نو به جاى فرضيه هاى پيشين، نشانه آن است كه علوم انسانى به آخرين مرحله تكامل نرسيده و هنوز در مسير تكامل خود گام برمى دارد.

اين كه غالباً فرضيه ها و افكار علمى در محافل دانشمندان ثبات ندارد و به صورت يك رشته قواعد لرزان و غير استوار عرضه و تلقى مى شود، خود گواه بر محدوديت فكر بشر و عجز و ناتوانى او از ادراك تمام اسرار جهان آفرينش است.

البته نمى خواهيم بگوييم كه تمام معلومات بشر، دست خوش تبدل و تغيير است؛ زيرا در ميان آنها يك رشته قوانين علمى وجود دارد كه صدها سال است بشر نتايج مثبت آنها را ديده و از طريق برهان عقلى و يا آزمايش هاى علمى به استوارى آنها پى برده است.

هم چنين نمى خواهيم زحمات توان فرساى دانشمندان را در طريق كشف مجهولات و رازهاى طبيعت ناديده بگيريم و ارزش آنها را به بهانه اين كه فرضيه هايى لرزان هستند انكار كنيم؛ زيرا همان طور كه شك، مقدمه يقين و انتقاد، اساس اصلاح است، فرضيه هاى غير ثابت هم پايه و اساس كشف رازهاى نهفته طبيعت است.

آن چه براى ما فعلاً مطرح است اين است كه بگوييم: انسان نمى تواند ادعا كند كه بر همه اسرار آفرينش آگاه است و از اين جهت اگر به راز برخى از پديده ها پى نبرد بى درنگ لب به اعتراض بگشايد و بگويد: چرا خداوند حكيم اين پديده بى فايده را آفريده است!.

يكى از دانشمندان بزرگ معاصر به نام (انيشتين) مى گويد:.

معلومات بشر نسبت به مجهولات وى بسان نردبانى چند پله نسبت به فضاى وسيع جهان است و بشر از نردبان علم به جز چند پله بالا نرفته است.

نزديك ترين موجود به انسان خود انسان است، آيا او خود به طور كامل خويش را شناخته است يا اين كه از اقيانوس رازهاى وجود خود جز به مقدارى اندك، دست نيافته است.

(آلكسيس كارل) دانشمند فرانسوى در كتاب انسان موجود ناشناخته مى نويسد:.

انسان در واقع يك مجموعه سراپا ابهام است كه نمى توان او را به سادگى درك كرد... نواحى وسيعى از دنياى درونى ما هنوز ناشناخته مانده و بيشتر پرسش هايى كه محققان و مطالعه كنندگان زندگى انسان مطرح كرده اند، بى پاسخ مانده است.

/ 326