اشكال - عقائد اسلامی در پرتو قرآن عقل و حدیث نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

عقائد اسلامی در پرتو قرآن عقل و حدیث - نسخه متنی

جعفر سبحانی‏

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

اشكال

اما در ميان دانشمندان به گروهى كوته فكر برمى خوريم كه عجولانه داورى كرده و نيافته ها و ندانسته هاى خود را دليل بر عدم وجود حكمت در آفرينش مى دانند و لب به اعتراض مى گشايند و مى گويند:.

اگر آفرينش جهان زير نظر يك مبدأ حكيم انجام گرفته پس چرا پديده هاى بى فايده را آفريده است، مانند:.

1. زايده آپانديس كه به صورت لوله كوتاه بن بستى در انتهاى روده كوچك قرار دارد؛.

2. دو غده اى كه در دو طرف گلوى انسان به نام (لوزتين) وجود دارد؛.

3. پستان مرد؛.

4. لاله گوش.

در پاسخ اين اعتراضات و امثال آنها به نكات زير توجه كنيد:.

يك) اگر تمام اوراق كتاب آفرينش را به دقت مى خوانديم و تمام نقاط آن كاملاً براى ما آشكار بود و مى دانستيم كه اين پديده ها به راستى بى فايده است، در اين صورت جا داشت به حكمت آفريدگار جهان اعتراض كنيم، ولى در حالى كه ما تازه با الفباى علوم آشنا شده ايم و مجهولات ما بسيار بيشتر از معلومات ماست، اين اعتراض به هيچ وجه جا ندارد و خود دليل بر بى اطلاعى و غرور است.

در حقيقت بايد بگوييم كه در اين اعتراض ها كلمه (ندارد) جاى گزين كلمه (نمى دانم) شده است، و واضح است كه هرگاه ما براى چيزى فايده اى (ندانستيم) دليل بر آن نيست كه آن چيز فايده اى (ندارد).

دو) بر فرض پذيرفتيم كه اطلاعات بشر نسبت به اسرار خلقت به پايه نهايى رسيده و بشر تمام صفحات كتاب قطور آفرينش را خوانده و فهميده و براى هر موجودى خاصيت و فايده اى پيدا كرده، ولى درباره برخى از موجودات به فايده اى برخورد نكرده است، در اين صورت بايد بگوييم: هرگاه دانشمندى كتاب قطورى كه ميليون ها صفحه دارد به دقت بخواند و تمام صفحات و سطور آن را حاكى از علم، دانش، هدف و حكمت نويسنده آن بيابد، ولى در آن ميان به چند كلمه يا چند سطرى برخورد كند كه از خواندن يا فهميدن آن عاجز و ناتوان بماند نبايد در اين هنگام، درك نكردن خود را دليل بر بى معنايى آن كلمه يا سطر بپندارد، بلكه بايد حكمت، علم و دانشى كه در بقيه كتاب به كار رفته است دليل بر اين بگيرد كه اين چند كلمه و سطر هم معنايى دارد كه به درك آن نرسيده است.

سه) اتفاقاً علم و دانش بشرى به فايده و راز خلقت برخى از همين پديده ها كه مورد اعتراض قرار گرفته است، پى برده و اعتراض را از ريشه ويران ساخته است، زيرا امروز ثابت شده كه (لوزتين) نقش مؤثرى در ساختن گلبول هاى سفيد دارد و ميكروب هايى كه از راه دهان و يا بينى وارد گلو مى شوند در آن جا به وسيله آن گلبول ها از بين مى روند.

علاوه بر اين بايد گفت: (لوزتين) قرنطينه طبيعى بدن مى باشد؛ زيرا تورم و التهاب آن زنگ خطرى براى انسان است كه او را بيدار كند تا در مقام مبارزه و معالجه برآيد، و همين طور در لاله گوش ثابت شده است كه در تشخيص جهت صوت و صدا و انتقال امواج صوتى شنوايى تأثير به سزايى دارد.

به هر حال اگر ما براى موجود و يا موجوداتى فايده اى نيافتيم، حق نداريم با عجله قضاوت كنيم و بگوييم: اين موجود هيچ فايده اى ندارد؛ زيرا ندانستن ما دليل بر نبودن نمى شود.

امام صادق عليه السلام مى فرمايد:.

حقُّ اذ على خلقه اَن يقُولوا ما يعلمونَ و يكُفُّوا عمّا لايعلمون؛(10).

حق خدا بر بندگان خود اين است كه هرچه را كه به آن علم دارند بگويند و از (گفتن و اظهار نظر و داورى درباره) چيزهايى كه نمى دانند، خوددارى كنند.

/ 326